آثار مثبت عمل: مجموعه سخنرانیهای استاد حسین انصاریان صفحه 22

صفحه 22

می کند تا به یکی از سخن سرایان درجه اول ادبیات فارسی در دنیا تبدیل می شود.

8-میرزا احمد شهاب و استعداد شعری او

(1)اوائل دوره قاجاریه،میرزا احمد شهاب،در کرمانشاه شاگرد گمنام و بی نام و نشان یک کفّاش بود.کسی او و خانواده اش را نمی شناخت،ولی گاهی شاگرد کفّاش کنار شغل پینه دوزی اشعاری زمزمه می کرد،تا در یک حادثه ای با اللّه قلی خان زنگنه که آدم بسیار باسواد و با معلوماتی بود،ملاقات می کند و سپس از شعرای رده اول ایران تبدیل می شود.

9-از شاگردی آشپزخانه تا امیرکبیر شدن

(2)میرزا تقی خان امیرکبیر،شاگرد آشپزخانه بود،ولی این شاگرد آشپز به قائم مقام فراهانی برخورد می کند.قائم مقام به استعدادهای این بچه آشپز پی می برد و این آیه را می خواند: «یَکٰادُ زَیْتُهٰا یُضِیءُ» (3)روغن وجود این آدم در آینده جهان را روشن می کند.در برخی کتاب ها نوشته اند:هنوز در دنیا نخست وزیری به درایت و کفایت امیرکبیر نیامده است.

وزارت خارجه انگلستان در کتابی نوشته است:اگر ما با مشارکت سفارت روس امیرکبیر را نکشته بودیم،ایران اکنون از صد سال فعلی ژاپن پیشرو بود.این استعداد نیروی انسانی است.

10-پرورش استعداد مولوی توسط شمس

(4)مولانا جلال الدین رومی شمع بزم سوختگان عالم یک ایرانی اصیل بود.و کتاب مثنوی و دیوان شمس او یادگار همیشگی او است؛او در قونیه ترکیه،یک واعظ و مدرس معمولی بود و شهرتی نداشت.گاهی منبر می رفت،تعدادی به پای


1- (1)) - میرزا نصرالله شهاب اصفهانی از شعرای دوره ناصرالدین شاه قاجار بود و از طرف حاجی میرزا آقاسی به لقب تاج الشعراء ملقب گردید.وی در سال 1254 ه.ق به تهران آمد.مدایحی درباره میرزا آقاسی و ناصرالدین شاه و مراثی در تعزیه سیدالشهداء دارد.(مجمع الفصحاء:219/2)شهاب در سال 1291 ه.ق در گذشت.(لغت نامه دهخدا).
2- (2)) - میرزا تقی خان ملقب به امیرنظام که مشهور به امیرکبیر گردید.وی از بزرگترین رجال سیاسی دوره قاجاریه(1268 ه.ق)است.پدرش مشهدی قربان طباخ ابوالقاسم قائم مقام بود.تقی نیز در خاندان قائم مقام تربیت یافت و در جوانی وارد دستگاه ولیعهد در تبریز گردید و جزو هیئت اعزامی به روسیه به ریاست خسرو میرزا به آن کشور رفت.امیرنظام زنگنه بدو توجه کرد و وی را همراه ناصرالدین میرزا ولیعهد برای ملاقات با تزار روسیه به اوچ کلیسا فرستاد.اندکی بعد وی به ریاست قشون آذربایجان منصوب گردید.و پس از فوت امیرنظام زنگنه به پیشکاری آذربایجان منصوب گردید و سرپرستی ولیعهد بدو محول شد.پس از مرگ محمد شاه درسال 1264 میرزا تقی خان ناصرالدین میرزا را به تهران حرکت داد و وسایل اسقرار سلطنت او را فراهم آورد و با مقام صدارت عظمی به رتق و فتق امور پرداخت و دستگاه دولت و دربار را دقیقا تحت نظارت قرار داده و مستمری بیجا را قطع کرد و امور مالی کشور را متمرکز ساخت.مالیات های معوقه را وصول کرد قشون را منظم نمود.با دول همسایه روابط سیاسی براساس دوستی متقابل دایر کرد و قیود سیاسی را در هم شکست.با تاسیس دارالفنون و استخدام معلمان اروپایی بنیاد فرهنگ نو را ریخت؛اما مخالفان او از پای ننشستند تا شاه را وادار به عزل و تبعید وی به کاشان و صدور حکم قتل او کردند.امیر را پس از قتل در کاشان به خاک سپردند اما چند ماه بعد عزت الدوله بقایای پیکرش را به کربلا انتقال داد و در جوار مرقد امام حسین علیه السلام مدفون ساخت.رجوع کنید به(فرهنگ فارسی(اعلام)؛دکتر محمد معین:394/5؛میرزا تقی خان)و معارف و معاریف:531/2.
3- (3)) - نور(24):35؛[ و ] روغن آن [ از پاکی و صافی ] نزدیک است روشنی بدهد گرچه آتشی به آن نرسیده باشد.
4- (4)) - مولوی جلال الدین محمد فرزند سلطان العلماء محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاء الدین در ششم ربیع الاول 604 ه.ق در بلخ متولد گردید و در پنجم جمادی الاخر 672 ه.ق در قونیه وفات یافت.پدر وی از صوفیان بزرگ زمان خود بود.بهاء الدین به سبب رنجش خاطر سلطان محمد خوارزمشاه در هنگامی که جلال الدین کودک بود از بلخ بیرون آمد و پس از مدتی سیر و سیاحت سرانجام رخت به قونیه کشید.جلال الدین تحقیقات مقدماتی را نزد پدر به پایان رسانید و پس از فوت او تحت ارشاد برهان الدین محقق ترمذی درآمد.برهان الدین؛مولانا را مدتی برای تکمیل علوم و معلومات در حلب و دمشق که از بزرگترین مراکز علمی و ادبی آن زمان بود فرستاد.و مولانا پس از پایان کار به قونیه بازگشت و به تدریس و تعلیم و وعظ و تذکیر مشغول گشت.تا اینکه در سال 642 با شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد معروف به شمس تبریزی ملاقات کرد.این ملاقات انقلاب روحانی در مولانا پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوی گشت و این امر سبب نارضایتی مردم قونیه و اعتراض مریدان گشت.شمس تبریزی تحت فشار مریدان مولانا به دمشق رفت.هجران وی مولانا را مضطرب و مشوش کرد و بالاخره پسر خود سلطان ولد را همراه گروهی در طلب شمس به دمشق فرستاد.شمس باز آمد و با مولانا بود تا در سال 645 به ناگاه ناپدید گردید.پس از فقدان شمس مولانا مسند تدریس و فتوی را ترک گفت و به مراقبت باطن و تهذیب پرداخت.ارتباط او با صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی در این دوره عمر او را مشغول داشت.به تشویق حسام الدین چلبی مولانا به سرودن مثنوی پرداخت.آثار وی از نظم و نثر عبارتند از مثنوی،دیوان غزلیات معروف به دیوان کبیر یا دیوان شمس،رباعیات،مکتوبات مولانا،فیه ما فیه،مجالس سبعه.رجوع کنید به(فرهنگ فارسی؛اعلام،دکتر محمد معین:2048/6 مولوی).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه