عبرت آموز: مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان صفحه 140

صفحه 140

حقیقتی عالی از زبان جابر بن عبد اللّه انصاری

شیخ بزرگوار « عماد الدین ابوالقاسم طبری آملی » که از شاگردان شیخ ابو علی فرزند گرانقدر شیخ طوسی است ، در کتاب با قیمت « بشاره المصطفی » که از کتب نفیسه است با ذکر سند از « اعمش » که از بزرگان محدّثین است و او از « عطیّه بن سعد بن جناده عوفی جدلی » که او نیز از روات بنی امیّه است و اهل سنت در رجال خود تصریح کرده اند که او انسانی صادق می باشد ، روایت کرده که گفت :

با جابر برای زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام به کربلا آمدیم . جابر غسل کرد و بر خود عطر زد . دستش را گرفته به روی قبر مطهّر حضرت سید الشهداء علیه السلام گذاشتم . بیهوش شد . بر صورت او آب زدم . به حال آمد . با سوز دل سخنانی جگر سوز به محضر حضرت حسین علیه السلام عرضه داشت ، سپس به شهدای گرانقدر کربلا سلام کرد و در پایان کلامش گفت که : ما نیز شریک بودیم در آن کاری که شما داخل شدید ، یعنی مجادله و مقاتله و نصرت و یاری ذرّیه خاتم پیامبران و شهادت در محضر او .

عطیّه می گوید :

به او گفتم : ما رنجی نبردیم ، و شمشیری نزدیم ، سرهای این گروه از بدن جدا ، و همسرانشان بیوه ، و فرزندانشان یتیم شدند ، چگونه در اجر با ایشان شریک باشیم ؟

جابر در پاسخ گفت :

عطیّه ! من با دو گوش خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که : هر کس عمل قومی را دوست دارد ، در ثواب آن عمل با آنان شریک است . سپس گفت : ای عطیّه ! رسول

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه