عبرت آموز: مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان صفحه 146

صفحه 146

« دانش من به دیگری سود رساند و به خودم نفعی ندارد !! »

حکایتی عجیب در صدقه و انفاق

امام هفتم علیه السلام می فرمایند : امام صادق علیه السلام همراه با جمعی که دارای اموالی بودند در راه بود ، خبر دادند در این مسیر دزدانی هستند که راه را بر مردم گرفته و اموال آنان را به غارت می برند .

بدن کاروانیان از وحشت به لرزه آمد ، حضرت فرمودند : شما را چه شده ؟ گفتند : اموالی با ماست که از غارت شدن آن به توسط دزدان راه می ترسیم .

آیا آن اموال را به عنوان اینکه از شماست از ما قبول می کنی ؟ باشد که دزدان راه اگر آنها را در اختیار تو ببینند گذشت کرده و واگذارند .

فرمودند : چه می دانید ؟ شاید دزدان جز مرا قصد نداشته باشند ، شاید آنها را برای تلف شدن در اختیار من بگذارید .

گفتند : می گویی چه کنیم ؟ آیا اموالمان را زیر خاک پنهان کنیم ؟ فرمودند : نه ، چرا که دفن آنها سبب ضایع شدن آنهاست ، شاید بیگانه ای یا غریبی به آن دستبرد بزند یا ممکن است بعد از این به آن دست نیابید و محل آن را گم کنید .

گفتند : چه کنیم ؟ فرمودند : آن را نزد کسی به امانت بگذارید که حفظش کند و از آن جانبداری نموده و به آن بیفزاید ، و یک درهم از آن را از دنیا و آنچه که در آن است بزرگتر نماید ، سپس آن را به شما باز گرداند و بر شما بیش از آنچه که نیازمندید کامل و تمام نماید .

گفتند : چنین امانتداری کیست ؟ فرمودند : پروردگار عالمیان ، عرضه داشتند :

چگونه نزد او امانت بگذاریم ؟ فرمودند : به ناتوانان از مسلمانان صدقه دهید ، عرضه داشتند : در این بیابان چنین افرادی وجود ندارند تا ما به آنان صدقه بدهیم ، فرمودند : ثلث مال خود را تصمیم بگیرید در راه حق صدقه دهید تا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه