عبرت آموز: مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان صفحه 177

صفحه 177

بیعت کنندگان زیر درخت که خدا از آنان اعلام رضایت کرد ، و در قیامت از حواری حضرت حسن علیه السلام است روایت می کند : چون حضرت مجتبی پس از صلح با معاویه که مایه بقای درخت دین و حافظ اسلام تا قیامت بود به سوی مدینه حرکت کرد ، من با حضرت همراه شدم .

در طور مسیر ملاحظه می کردم شتری با بارش پیش روی حضرت در حرکت است و آن بزرگوار از آن شتر جدا نمی شود !

من از بار آن شتر خبر نداشتم ، ولی می دیدم شتر به هر طرف می رود حضرت مجتبی متوجه اوست ! به حضرت گفتم : پدر و مادرم فدایت ، مگر بار این شتر چیست که شما چشم از آن بر نمی دارید ، و از آن جدا نمی شوید ؟

فرمود : نمی دانی بارش چیست ؟ گفتم : نه . فرمود : بارش دیوان و دفتر است .

گفتم چه دیوان و دفتری ؟ فرمود : دیوان و دفتری که نام شیعیان و پیروان ما در آن ثبت است .

حذیفه می گوید : به حضرت گفتم : ای فرزند رسول خدا ! من دوست دارم نام خود را در این دیوان ببینم ، حضرت فرمود : فردا بیا تا به تو نشان دهم .

حذیفه می گوید : چون صبح دمید با فرزند برادرم به محضر حضرت رسیدیم ، فرمود : حاجتت چیست ؟

عرض کردم وفا به وعده ای که دیروز به من دادید فرمود : این جوان کیست ؟ گفتم : فرزند برادر من است . او با سواد است و من بی سواد . وی را همراه خود آورده ام تا اسامی را در آن دیوان بخواند . حضرت فرمان داد دیوان و دفتر اوسط را بیاوردند . چون آوردند پسر برادر حذیفه شروع به مطالعه کرد ، ناگهان در حال قرائت گفت : ای عمو ! این نام من است که در این دیوان ثبت است و نور می دهد و از آن روشنائی تلألؤ دارد !

حذیفه گفت : بنگر به بین نام من در کجای دفتر است ؟ فرزند برادرش نام او را در آن دیوان ملکوتی پیدا کرد ، هر دو مسرور و خوشحال شدند که نامشان به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه