- سخن ناشر 1
- پیش گفتار مؤلف 1
- اشاره 3
- روشن بودن راه شکر و کفر 4
- قدردانی خدا از شاکرین در قیامت 6
- توجه به سختی سفر آخرت 7
- 1 - هدیه به ملک الموت 8
- ارسال هدیۀ قبل از مرگ 8
- 2 - هدیه به قبر خود 9
- 10 - هدیه برای خدا 12
- چهار هدیه به هر کدام از ده حقیقت 12
- 7 - هدیه برای بهشت و رضوان الهی 12
- 9 - هدیه برای رسول خدا 12
- 4 - هدیه برای دو فرشته سؤال کننده در قبر 12
- 8 - هدیه برای جبرئیل 12
- 6 - هدیه برای مالک دوزخ 12
- 5 - هدیه برای صراط و جاده قیامت 12
- اشاره 13
- تمهید شرایط سفر به آخرت 15
- هدایای ارسالی به ملک الموت 16
- حکایتی عجیب از امیرالمؤمنین علیه السلام 17
- سفارش ابی عبداللّه علیه السلام به فرزندش 20
- اشاره 21
- 3 سفر آخرت 21
- اثر زندگی سالم در سفر سالم 23
- کسب نور آخرتی در دنیا 25
- اثر نور دنیا در آخرت 26
- بدن مثالی و برزخی مؤمنین 29
- اشاره 31
- 4 ورود به قیامت 31
- خدا، روشن گر راه هدایت و ضلالت 32
- ردّ هر گونه عذر گناه در قیامت 33
- تبیین راه شکر و کفر توسط خدا 34
- بهشت و جهنم با انتخاب انسان 35
- دل، جایگاه پروردگار 36
- عاقبت اندیشی مؤمن 37
- صفات مؤمن در بعضی از روایات 38
- اشاره 41
- 5 خیر البشر 41
- 1 - حلال کنندۀ پاکیزه ها 42
- اشاره 42
- حلال و حرام کردن، حق خدا 43
- روابط فرزند مسلمان و والدین کافر 43
- اشاره 46
- اهتمام به انجام خیر در حد توان 46
- امام مجتبی علیه السلام و اهتمام به امور مسلمین 47
- 5 - رهانندۀ از زنجیر معصیت 49
- 6 آمادگی مرگ 51
- اشاره 51
- 1 - ضریع؛ غذای اهل جهنم 53
- اشاره 53
- لقمه های ویژۀ اهل جهنم 54
- 2 - آب جوشان جهنم 54
- 3 - لباس اهل جهنم 55
- جنس مصالح بهشتی 56
- مفاد گفتگوی سلمان با مرده ها 58
- پذیرایی از مؤمنین در هنگام مرگ 59
- اشاره 61
- 7 ره توشه آخرت 61
- حکایت شقیق بلخی 64
- برنامه های نجات از نگرانی سفر آخرتی 68
- 8 قدرت انتخاب 70
- اشاره 70
- تفاوت طبقات بهشت و جهنم 72
- طبقات جهنم از دید قرآن 75
- دلقک دربار ناصرالدین شاه 76
- دنیا، مزرعۀ آخرت 79
- 9 محاسبه قبل از مرگ 81
- اشاره 81
- آیات نفی کنندۀ ظلم از سوی خدا 83
- راحتی جان دادن بر مؤمنین 84
- رضایت والدین، باز کنندۀ قفل زبان 85
- 10 پروندۀ قیامت 88
- اشاره 88
- پرونده های سبک و سنگین قیامتی 90
- خرید و فروش اعمال مؤمن 91
- احترام پیغمبر صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام 94
- اتصال به اهل بیت، سنگین کنندۀ پروندۀ آخرتی 95
- 11 حسرت خسران 98
- اشاره 98
- اغتنام از فرصت های مالی 100
- اندوه بی پایان در قیامت 101
- اشاره 105
- 12 توجه به فرصت ها 105
- حقیقت دنیای پس از مرگ 106
- ارزش فرصت ها در قرآن و روایات 107
- علما و غنیمت شمردن فرصت 111
- 13 تقرب با طاعت 114
- اشاره 114
- درجات، در اختیار مؤمنین 116
- تبیین اولی الامر در قرآن 116
- گناه ناامیدی از رحمت خدا 118
- نتیجه امید حضرت یعقوب علیه السلام 119
- گناه سوء ظن به رحمت خدا 120
- لبیک خدا به بت پرست امیدوار 121
- تقرب به خدا در سایۀ طاعت 122
- 14 ماهیت قیامت 125
- اشاره 125
- «یوم الحسره» بودن قیامت 127
- تنهایی گنهکار در قیامت 128
- دقت در ترجمۀ قرآن 129
- جبران مخصوص هر گناه 130
- اغتنام فرصت مالی 131
- حال یاران اسکندر و « یَوْمَ الْحَسْرَهِ » 132
- قبول وحشی از سوی خدا 133
- 15 احوال قیامت 135
- اشاره 135
- وجوب اعطای پاداش از سوی خدا 137
- عظمت شخصیتی مرحوم ملا احمد نراقی 140
- مکاشفۀ برزخی مرحوم نراقی 141
- امنیت مؤمنین در قیامت 143
- 16 نفحات رحمانی 145
- اشاره 145
- نعمت و فرصت گفتار 147
- مقام معلم قرآن در قیامت 148
- وحدت روح با عشق 150
- وحدت روحی پیامبر صلی الله علیه و آله با خدا 151
- اشاره 153
- 17 تربیت خانوادگی 153
- تأکید قرآن به پاکی والدین حضرت مریم علیها السلام 155
- محصول دامان پاک حضرت مریم علیها السلام 157
- اولین حق والدین بر فرزند 158
- مسئولیت والدین در تربیت فرزند 159
- معرفی الگوی مناسب برای تربیت 160
- اشاره 163
- 18 اغتنام فرصت 163
- تمجید پروردگار از غنیمت شمارندگان فرصت 165
- فرصت طلبی بچۀ نه ساله در کربلا 166
- اغتنام فرصت در کنار بستر امیرالمؤمنین علیه السلام 168
- زنان مافوق فرشتگان مقرب 168
- اغتنام فرصت سید مرتضی هنگام مرگ 169
- 19 توجه به فرصت ها 171
- اشاره 171
- از عطاری تا چهره ای جهانی 173
- مولوی در تحولی جهانی 174
- پشت کردن به فرصت ها 178
- بیداری از خواب دنیایی با مرگ 179
- 20 توبه، اوج زیبایی 180
- اشاره 180
- منزه بودن ذات پروردگار از ضرر رساندن به بندگان 182
- برگشت ضرر گناه بر گناهکار 183
- نهی خدا از باب محبت 184
- رضایت سریع خدا از بندگان عاصی 185
- فرشتگان فرمانبردار 186
- تمرّد ابلیس از امر خدا 187
- تصمیم ابلیس بر اغوای انسان 188
- توبه آدم و حوا علیهما السلام 189
- فریب خوردن آدم و همسرش علیهما السلام 189
- 21 درخواست از کریم 191
- اشاره 191
- خُلق کریم حاتم طلایی 194
- درخواست به مقتضای کرم 196
- دعای فوق العادۀ امام سجاد علیه السلام 197
- عطای کریمانۀ امام حسین علیه السلام 198
- درخواست پرقیمت ترین چیزها 199
- 22 جوانی بهترین فرصت 200
- اشاره 200
- میانه روی در عبادت 201
- اغتنام پنج فرصت از دست رفتنی 203
- دزدی روزگار از عمر جوانی 205
- 23 فرصت های مثبت 207
- اشاره 207
- رضایت مؤمن از روزگار خود 209
- رضایت بر فقر 210
- خوشی مؤمن در فقر و غنا 212
- کرامت ابی عبدالله علیه السلام بر دشمنان 215
- 24 فرصت و تلاش 217
- اشاره 217
- اشتیاق انبیا و اولیا به کار 219
- ناتوانی انسان در برابر خدا 220
- حکایتی از مرد وسواسی 222
- حرمت و حلیتِ تا قیامت 223
- اغتنام فرصت پول داری 225
- اغتنام به قدر توان 226
- اشاره 228
- 25 فرصت مالی 228
- موارد وجوب اعطای مال در راه خدا 229
- برتری حق خدا بر حق الناس 230
- ضعف اعتقادی بخیل 231
- قلم گردان اموال مؤمنین 232
- مالک اصلی اموال 234
- اشاره 236
- 26 علامات متقین 236
- اشاره 238
- علامات سه گانۀ متقین 238
- دوری اهل تقوا از آشکار شدن عمل 239
- امیرالمؤمنین علیه السلام مظهر اخلاص 240
- اشاره 241
- آشکاری صدق حدیث پیامبر (ص) بر هارون الرشید 242
- اشاره 245
- 27 خصلت های متقین 245
- اشاره 246
- روایتی در حکمت خدا 247
- ریا برای خدا 249
- اشاره 250
- حکایتی از امید 251
- درخواست امید در دعای کمیل 252
این که قرآن می گوید:
« سَنُرِیهِمْ آیٰاتِنٰا فِی الْآفٰاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتّٰی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ » (1)
در آینده چیزهایی نشانتان می دهم که حق بودن من و حقایق را درک کنید.
سلمان به این مرده ها گفت: چیزی به یاد داری؟ گفت: بله، وقتی که مرا روی سنگ مرده شور خانه گذاشتند، کل سنگ آتش گرفت. تا آب روی بدن من می ریختند، آب تبدیل به آتش می شد. راست می گفت، چون آب مرکب از اکسیژن و هیدروژن است که یک گازش به تنهایی می سوزد و یک گاز آن نیز می سوزاند. اینجا گویی بدن میتِ کافر تجزیه کنندۀ آب غسل است، تا روی او می ریزند، تجزیه می شود و شعله ها زبانه می کشد.
قرآن می گوید: بعضی از مردم هیزم آتش گیرۀ جهنم هستند؛
« قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً وَقُودُهَا النّٰاسُ وَ الْحِجٰارَهُ » (2)
مرده گفت: سلمان! مرا نزد قبر آوردند، قبر را دیدم، ولی هر چه ناله می زدم، کسی نمی شنید. مرا به میان قبر سرازیر کردند و درون قبر گذاشتند. گویا از آسمان هفتم مرا به سمت پایین رها کردند. این ها افرادی هستند که پرونده های آنها سیاه و خالی از عمل صحیح است. (3)
پذیرایی از مؤمنین در هنگام مرگ
اما آن کسانی که پروندۀ آنها از عمل صحیح پر است، هنوز نمرده، یعنی هنوز گوش بدنش می شنود، ببینید چگونه خداوند آنها را به مردن دعوت می کند؟
« یٰا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * اِرْجِعِی إِلیٰ رَبِّکِ رٰاضِیَهً مَرْضِیَّهً * فَادْخُلِی فِی عِبٰادِی * وَ ادْخُلِی جَنَّتِی » (4)
طمأنینه، یعنی کشتن عمل تو پر است و در امواج خیلی راحت حرکت می کند،
1- (1)) - فصلت (41) : 53؛ «به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است .»
2- (2)) - تحریم (66) : 6؛ «ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است، حفظ کنید.»
3- (3)) - بحار الأنوار: 235/56، باب 23؛ «أَصْبَغَ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَ إِنَّ سَلْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ لِی اذْهَبْ بِی إِلَی الْمَقْبَرَهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ لِی یَا سَلْمَانُ سَیُکَلِّمُکَ مَیِّتٌ إِذَا دَنَتْ وَفَاتُکَ فَلَمَّا ذَهَبْتُ بِهِ إِلَیْهَا وَ نَادَی الْمَوْتَی أَجَابَهُ وَاحِدٌ مِنْهُمْ فَسَأَلَهُ سَلْمَانُ عَمَّا رَأَی مِنَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَهُ فَأَجَابَهُ بِقِصَصٍ طَوِیلَهٍ وَ أَهْوَالٍ جَلِیلَهٍ وَرَدَتْ عَلَیْهِ إِلَی أَنْ قَالَ لَمَّا وَدَّعَنِی أَهْلِی وَ أَرَادُوا الِانْصِرَافَ مِنْ قَبْرِی أَخَذْتُ فِی النَّدَمِ فَقُلْتُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مِنَ الرَّاجِعِینَ فَأَجَابَنِی مُجِیبٌ مِنْ جَانِبِ الْقَبْرِ کَلّاٰ إِنَّهٰا کَلِمَهٌ هُوَ قٰائِلُهٰا وَ مِنْ وَرٰائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ فَقُلْتُ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مُنَبِّهٌ أَنَا مَلَکٌ وَکَّلَنِی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِجَمِیعِ خَلْقِهِ لِأُنَبِّهَهُمْ بَعْدَ مَمَاتِهِمْ لِیَکْتُبُوا أَعْمَالَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ إِنَّهُ جَذَبَنِی وَ أَجْلَسَنِی وَ قَالَ لِی اکْتُبْ عَمَلَکَ فَقُلْتُ إِنِّی لَاأُحْصِیهِ فَقَالَ لِی أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ رَبِّکَ أَحْصٰاهُ اللّٰهُ وَ نَسُوهُ ثُمَّ قَالَ لِی اکْتُبْ وَ أَنَا أُمْلِی عَلَیْکَ فَقُلْتُ أَیْنَ الْبَیَاضُ فَجَذَبَ جَانِباً مِنْ کَفَنِی فَإِذَا هُوَ وَرَقٌ فَقَالَ هَذِهِ صَحِیفَتُکَ فَقُلْتُ مِنْ أَیْنَ الْقَلَمُ فَقَالَ سَبَّابَتُکَ قُلْتُ مِنْ أَیْنَ الْمِدَادُ قَالَ رِیقُکَ ثُمَّ أَمْلَی عَلَیَّ مَا فَعَلْتُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَلَمْ یَبْقَ مِنْ أَعْمَالِی صَغِیرَهٌ وَ لَاکَبِیرَهٌ إِلَّا أَمْلَاهَا کَمَا قَالَ تَعَالَی وَ یَقُولُونَ یٰا وَیْلَتَنٰا مٰا لِهٰذَا الْکِتٰابِ لاٰ یُغٰادِرُ صَغِیرَهً وَ لاٰ کَبِیرَهً إِلّاٰ أَحْصٰاهٰا وَ وَجَدُوا مٰا عَمِلُوا حٰاضِراً وَ لاٰ یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً ثُمَّ إِنَّهُ أَخَذَ الْکِتَابَ وَ خَتَمَهُ بِخَاتَمٍ وَ طَوَّقَهُ فِی عُنُقِی فَخُیِّلَ لِی أَنَّ جِبَالَ الدُّنْیَا جَمِیعاً قَدْ طَوَّقُوهَا فِی عُنُقِی فَقُلْتُ لَهُ یَا مُنَبِّهُ وَ لِمَ تَفْعَلُ بِی کَذَا قَالَ أَ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ رَبِّکَ وَ کُلَّ إِنسٰانٍ أَلْزَمْنٰاهُ طٰائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیٰامَهِ کِتٰاباً یَلْقٰاهُ مَنْشُوراً اقْرَأْ کِتٰابَکَ کَفیٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً فَهَذَا تُخَاطَبُ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ یُؤْتَی بِکَ وَ کِتَابُکَ بَیْنَ عَیْنَیْکَ مَنْشُوراً تَشْهَدُ فِیهِ عَلَی نَفْسِکَ ثُمَّ انْصَرَفَ عَنِّی تَمَامَ الْخَبَرِ.»
4- (4)) - فجر (89) : 27 - 30؛ «ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته ! * به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است ، باز گرد . * پس در میان بندگانم درآی * و در بهشتم وارد شو .»