نسیم رحمت صفحه 161

صفحه 161

با دنیایی از شرمندگی و ندامت و پریشانی می گوید.هیچ !

خطاب می رسد.نامت چیست ؟ آیا با نام یکی از دوستان من شبیه نیست ؟ !

با حسرت و اندوه بسیار می گوید.نام من هیچ شباهتی با نام عاشقان تو ندارد،چون نامی که پدر و مادر بر من نهاده اند با هیچیک از نام های پاک و آسمانی دوستان تو نمی خواند.

خطاب می رسد.در تمام طول عمر برای یکبار اتفاق نیفتاد که بر یکی از دوستان من سلام گویی ؟ !

می گوید.اتفاق نیفتاد !

ولی در همین میان چیزی به خاطر می آورد و می گوید.خدایا ! روزی ظرفی آب داشتم و بنده ای از بندگان تو قصد نماز داشت،من ظرف آب را به او دادم و او نیز وضو ساخت و به نماز ایستاد.

و خداوند با شنیدن این سخن فرمان می دهد که پرونده اش را بسته،و از لغزش های فراوان او درگذرند.

عزیز من ! اگر می خواهی رحمت حق نصیب تو باشد،کاری کن،و برای یکبار هم که شده گذشتی،باز کردن گرهی،توبه ای انابه ای،از خود نشان بده.

رحم بر خود

کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت.بسیار دوست دارم که رحمت خداوند شامل حالم باشد،چه کنم ؟

فرمود:

«ارْحَمْ نَفْسک وَارْحَم خَلْقَ اللّٰه»

هم به خود رحم کن،هم به خلق خداوند.

باری،کسی که نه بر خود رحم کند و نه بر خلق خداوند هرگز نمی تواند مشمول رحمت حق باشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه