نسیم رحمت صفحه 27

صفحه 27

«یٰا زَکَرِیّٰا إِنّٰا نُبَشِّرُکَ بِغُلاٰمٍ اسْمُهُ یَحْییٰ» (1)

بزودی،فرزندی با نام یحیی به تو کرامت می کنم.

و بدینسان خلأ و نیاز زکریا واقع شد.

و مگر می شود رفع نشود،مگر نه آنکه در قرآن خود فرمود.

«وَأَمَّا السّٰائِلَ فَلاٰ تَنْهَرْ» (2)

اگر کسی از شما چیزی خواست او را محروم نکنید.حال آیا خود محروم می کند ؟ هرگز !

عزیزان ! خدایی که این گره کور و ناممکن را از زندگی زکریا گشود آیا نمی تواند گرفتاری ها و دشواری های ناچیز شما را گرهگشایی کند ؟

این قصه های قرآن قصه نیستند بلکه پیمانه ای بوده که با خود پیام دارند،و پیام آن را باید دریافت کرد.

ای برادر قصه ها پیمانه اند

و پیام قصه زکریا این است که گره ها هر چند کور و پیچیده باشند می توان گشایش آنها را از خداوند خواست.

و از این دست قصه ها،کم نیستند.

قصه ای دیگر

شب،تاریک و دریا تاریکتر،و شِکم ماهی نیز تاریک تر از آن.

و یونس در شکم ماهی بود.یعنی در منتهای ظلمت و تاریکی !

قرآن می گوید.او در همانجا دست به گدایی گرفت و با خداوند عجز و لابه کرد.

باری خداوند در همه جا هست،پس انسان نیز در همه جا می تواند دست به دامان او شود،و خواهش های خود را از او بخواهد.


1- 1) مریم7/.
2- 2) ضحی10/.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه