ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 109

صفحه 109

است» گفت: «نام این معبود که می گوئی چیست؟» گفتم: «هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر». غلام با شنیدن این اسماء گریست و از من خواست تا اسلام را به او عرض کنم. قبول کردم و آئین اسلام را به او عرضه نمودم. در راه بازگشت با ما همسفر شد و همه روز را به عبادت مشغول گردید. چون شب شد و ما به سوی خوابگاه مان رفتیم، غلام با تعجب به ما نگریست و گفت: «ای قوم! مگر خدای شما خوابیده که شما می خواهید بخوابید؟» گفتم: «نه اصلا! لا تاخذه سنه و لا نوم» گفت: «چه بد بندگانی هستید شما! انصاف نیست که خواجه بیدار باشد و عبد بخوابد» و همه شب را در تضرع و زاری به درگاه خدا به سر برد و این کار را تا چند روز ادامه داد تا کم کم غلام ضعیف و بیمار شد و به حالت مرگ افتاد و بعد از مدتی از دنیا رفت. من مشغول تجهیز وی شدم و او را به خاک سپردم. شبْ هنگام در خواب او را دیدم که در بهشت داخل کاخی از یاقوت و بر تختی از زمرد سبز نشسته و هزار ملائکه اطراف او را گرفته اند و روی سیاه او مانند شب چهارده سفید و نورانی شده و این آیه را می خواند: «و الملائکه یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار» فرشتگان از هر دری که وارد می شوند به آنها می گویند سلام بر شما به خاطر صبر و استقامت تان پس چه نیکوست سرانجام آن سرا(1).

داستان علماء

اشاره

داستان علماء

زیر فصل ها

«فضیل عیاضی» دیگر

رسول ترک

«فضیل عیاضی» دیگر

«فضیل عیاضی» دیگر

شخص عالمی نقل می کند که از زیارت عتبات عالیات بر می گشتیم و در


1- مصابیح القلوب/12.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه