ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 129

صفحه 129

رفتن از جواب، به طبیب گفت: «من مسئول شراب داری سلطان بودم. روزی چند نفر از درباریان توطئه کردند که سلطان را بکشند و مرا فریفتند تا در شراب او زهر بریزم من نیز گول خوردم و این کار را انجام دادم اما او با اینکه می دانست اصلاً به روی من نیاورد بلکه هر روز بر احسان به من نیز افزود»(1).

احسان علی علیه السلام

احسان علی علیه السلام

روزی مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و اظهار فقر و گرسنگی کرد. حضرت نشانی منزل خود را به مرد عرب داد. او در خانه رفت اما زنهای پیامبر صلی الله علیه و آله به او گفتند که هیچ گونه خوراکی در منزل نیست. مرد برگشت و موضوع را بیان کرد. حضرت در مجلسی که نشسته بود فرمود: «چه کسی امشب این مرد را مهمان خود می کند؟» بلافاصله علی علیه السلام برخاست و گفت: «من!» سپس مرد را به خانه خود برد.

از فاطمه علیهاالسلام پرسید: «آیا در خانه خوراکی داریم؟» پاسخ داد: «مختصری به اندازه خوراک بچه های مان هست ولی مهمان را بر خود و بچه های مان مقدم می داریم». سپس حضرت علی علیه السلام فرمود: «بچه ها را بخوابان و چراغ ها را خاموش کن». حضرت بچه ها را خوابانید و در تاریکی سفره ای انداخت و همه آن غذای مختصر را جلوی مرد گذاشت. علی علیه السلام در تاریکی دهان خود را حرکت می داد و وانمود می کرد که خود هم دارد غذا می خورد که مبادا مهمان او خجالت زده بشود تا با خیال راحت غذای خود را بخورد. وقتی میهمان از خوردن غذا فارغ شد حضرت چراغ ها را روشن نمود و دید که


1- مصابیح القلوب/188.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه