ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 131

صفحه 131

آمدند دیدند که دست حیوان شکسته. از غلام خود می پرسند: «چه کسی این کار را کرده؟» غلام می گوید: «من این کار را کردم». حضرت پرسید «چرا؟» گفت: «به خاطر اینکه تو را ناراحت کنم». حضرت تبسمی فرمود و گفت: «خوب حالا من هم تو را شادمان می کنم و خیر و احسانم را بر تو ارزانی می دارم» سپس غلام را بخشید و آزاد کرد(1).

نیکی امام سجاد علیه السلام

نیکی امام سجاد علیه السلام

«محمد بن جعفر» می گوید: روزی یکی از خویشان حضرت در مجلس وارد شد و به خاطر کدورتی که با امام داشت شروع به ناسزا گفتن به حضرت کرد و از مجلس خارج شد. حضرت رو به حضار کرد و فرمود: «دیدید که این مرد چه تندی هائی کرد و رفت؟ حالا مایلم که به اتفاق هم سراغ او برویم و جوابش را بدهیم!» همه قبول کردند و دنبال حضرت به راه افتادند. حضرت در بین راه این آیه را می خواندند:

«و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و اللّه یحب المحسنین»(2) جمعی که در خدمت حضرت بودند آن را نشانه لطف و احسان حضرت دانستند و چون به منزل مرد رسیدند، حضرت او را صدا زد. مرد فکر کرد که حضرت برای انتقام جوئی آمده اند و خود را آماده هر گونه برخوردی نموده و از منزل خارج شد ولی برخلاف آنچه انتظار داشت حضرت با چهره خندان به او فرمود: «ای برادر! نزد ما بودی و هر چه که خواستی به من گفتی. حالا آمده ام که بگویم


1- حیاه امام الحسن/171.
2- آل عمران/134.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه