ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 134

صفحه 134

جگر اسب را می آورد. طبیب می گوید: «اسب چه رنگی بود؟» پسر جواب می دهد: «سفید!» طبیب بنا بر همان قصد قبلی خود می گوید: «اشتباه کردم جگر اسب سیاه برایش خوب است» و پسر می رود و از حضرت جگر اسب سیاه می گیرد. طبیب کار خود را تکرار کرده و همین طور جگر اسبهای مختلف را طلب می نمود تا اینکه به هفت اسب رسید. طبیب که کرم و احسان امام را می بیند تصمیم می گیرد به خانه حضرت برود. غلامان ایشان می خواهد که او را به اصطبل اسبها ببرند. طبیب بدن هفت اسب را مشاهده کرد سپس از آنها پرسید: «چرا سر این اسبها را بریده اید؟» آنها جواب دادند: «برای معالجه مادر یک طفل یتیم». طبیب متوجه اشتباه خود شده و منتظر شد تا امام بیرون آید. سپس روی پاهای حضرت افتاد و معذرت خواهی کرد.

حضرت از طبیب علت گرایش او را سؤال کرد. طبیب جواب داد: «بزرگواری و کرامت شما را که دیدم از اعتقاد خود به یزید دست برداشتم». حضرت فرمود: «اینها سهل است» و بعد دعا کرده و هر هفت اسب زنده شدند(1).

توسل

توسل

این نمونه بسیار کوچکی از کرم و احسان امام بود که به یک طفل یتیم کردند اما خدا لعنت کند مردم کوفه و شام را. عجب یتیم نوازی از یتیمان حضرت کردند. دست لطف حضرت همیشه بر سر یتیمان بود اما بمیرم برای یتیمان حضرت که سیلی تازیانه، گرد غریبی را از آنها دور می کرد. این


1- معالی السبطین/99.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه