ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 164

صفحه 164

داخل آب شد. خطاب آمد: «ای سوی موسی عصایت را به دریا بزن تا راهی برایت باز شود» موسی عصایش را به آب زد و راهی برای او باز شد و دنبال قورباغه را گرفت که ببیند کجا می رود. قورباغه با سرعت به وسط دریا رفت تا به سنگ بزرگی رسید که زیر آن سوراخی بود. از درون سوراخ جانور کوچکی بیرون آمد و طعمه را از دهان قورباغه گرفت و داخل سوراخ برد. موسی عصایش را به سنگ زد و سنگ به اذن خدا دو نیم شد. وسط سنگ کرمی را دید که آن طعمه را در دهان گرفته و مشغول خوردن است. سپس موسی علیه السلام گفت: «خدایا کسی که تو را شناخت دیگر چرا برای روزی اش غصّه بخورد؟»(1).

از در بخشندگی و بنده نوازی

مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا

بنده نوازی

بنده نوازی

«مالک دینار» در محله ای می زیست که در همسایگی او جوانی فاسق و فاجر زندگی می کرد و روز و شب مشغول عصیان و گناه بود. اهل محله که از دست او آسایش نداشتند نزد مالک آمدند و شکایت کردند. مالک نزد او رفت و گفت: «همسایگان از دست تو شاکی هستند. باید از محله بیرون بروی» جوان گفت: «نمی روم ملک خودم است و اختیارش را دارم» مالک گفت: «شکایت تو را نزد سلطان می بریم» جواب داد: «او خود از من بدتر است و مرا بیشتر از شما رعایت می کند» گفت: «تو را نفرین می کنم» جوان گفت: «خدای من از شما مهربان تر است». مالک شب، هنگام نماز دست به آسمان بلند می کند تا او را نفرین نماید که ناگهان هاتفی ندا در داد: «ای مالک! کاری به آن جوان نداشته باش که


1- لئالی الاخبار/2/53.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه