ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 209

صفحه 209

شب نفس نفس می زد(1). امام مجتبی علیه السلام روایت می کند: «در ایام کودکی من مادرم شبی را تا صبح به نماز گذراند و من به زمزمه های عاشقانه او گوش می دادم و او را در رکوع و سجود می نگریستم. می شنیدم که پیوسته زنان و مردان مدینه را دعا می کند و یک یک آنان را نام می برد و از خدای بزرگ برای آنان رحمت و سعادت می طلبد». حضرت آن شب را تا صبح نمی خوابد و گوش به ندای مناجات مادر می سپارد و صبح فردا به مادر می گوید:

«مادر جان! چرا همه را دعا کردی اما درباره خود دعائی نفرمودی؟» فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: «الجار ثم الدّار؛ اول همسایه سپس خانه»(2).

توسل

توسل

حالا از زبان امام مجتبی ما اینجا از خانم این سؤال را بکنیم که؛ «مادر! شما که این قدر رئوف و دلسوز نسبت به همسایه ها بودید چرا وقتی که آمدند در خانه شما را آتش زدند، این همسایه ها نیامدند به شما کمک کنند؟ چرا نیامدند غلاف شمشیر را از دست آن نامرد بگیرند؟ چرا نیامدند ریسمان را از دست علی باز کنند؟! چرا فقط جمع شدند و نگاه کردند، آن موقعی که زینبت زیر دست و پای دشمن بود.

همسایه های بدمون نیومدن کمک کنن

بابامون رو یاری کنن دینشون رو محک کنن

چرا دیگه برای ما قرآن نمی خونی شبا؟

تا دل ما جون بگیره بِره غم از دل بابا

چرا دیگه توی نماز مرگتو از خدا می خوای؟

چرا دیگه نصفه شبا از اطاقت بیرون می آی؟


1- عده الداعی.
2- علل الشرایع/118.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه