ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 246

صفحه 246

چوب خشکی، بی جان روی زمین افتاده و هر چه او را تکان دادم جوابم را نداد». حضرت فرمود: «به خدا قسم که این عادت علی است و همیشه در عبادت از خوف خدا از هوش می رود». سپس برگشتم و مقداری آب به صورت حضرت پاشیدم و به هوش آمد. سپس مرا گریان دید جریان را به او گفتم. حضرت به من فرمود: «پس فردای قیامت که مرا فرا می خوانند مرا چگونه خواهی دید؟» به خدا قسم که هیچ کس را به این نحوه در عبادت ندیده ام(1).

توسل

توسل

اما امشب دیگر علی از عبادت راحت می شود. امشب علی از بیست و پنج سال خانه نشینی راحت می شود. امشب همه چشمها گریان است اما علی خوشحال است که به دیدار خدا نائل می شود. امشب خار از چشم و استخوان از گلوی علی بیرون می آید و یک نفس راحت می کشد. دیگر مجبور نیست هر روز قاتلان همسر و فرزند خود را ببیند و آه بکشد. امشب قاتلش زینب را که می بیند پوزخند می زند و می گوید: «ضربه ای به فرق بابایت زده ام که امشب یتیم تان می کند». اما آقا به امام حسن فرمود: «حسنم! از غذای پدرت برای اسیرت هم ببر. اگر از بین شما رفتم فقط یک ضربه به او بزن اما اگر زنده ماندم که خودم بهتر می دانم با او چه کنم و هیچ چیز برای علی شیرین تر از گذشت نیست» امشب آقا با همه خداحافظی کرد. با چاههای کوفه که درد دل علی را گوش کرده بودند، با یتیمان کوفه، با همه ... .


1- امالی شیخ صدوق/279.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه