ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 257

صفحه 257

توسل

توسل

«امید» است که انسان را نجات می دهد نه زیادی اعمال و وفور نیکی ها. ما چشم امیدمان به در خانه خداست. چشم امیدمان به در خانه اهلبیت است که دستمان را بگیرند و با همین امید زنده ایم. ما چشم امیدمان به دست ید الهی امام حسین علیه السلام است اما خود آقا امیدش به کس دیگری بود اما حیف که این امید، ناامید شد. آن هم آن موقعی بود که آقا دستانش را به کمر زد و سر به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «الان انکسر ظهری و شمّت بی عدوّی».

ریشه نخل امیدم کندند

حال استاده به من می خندند

آن موقعی که عباس صدا زد: «یا اخا ادرک اخاک ؛ حسین جان دیگر بردارت را دریاب». آنجا بود که دیگر آقا دستش را از همه جا کوتاه دید. شاید آقا همان لحظه ای که امید اهل حرم رفت و دیگر بازنگشت، رخت اسیری را به تن زینب دیده، سیلی خوردن بچه ها را دیده. (الله اکبر!)

آن نخل به خون طپیده را می بوسید

آن مشک ز هم دریده را می بوسید

خورشید کنار علقمه خم شده بود

دستان ز تن بریده را می بوسید

یک وقت همه دیدند آقا خودش را از روی اسب به زمین انداخت هی یک چیزی را بر می دارد، می بوسد و به چشمانش می کشد. گفتند: «مگر حسین پاره قرآن پیدا کرده!» یک وقت دیدند دستان قلم شده عباسش را در بغل گرفته است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه