ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 270

صفحه 270

علامه بحرالعلوم رحمه الله

علامه بحرالعلوم رحمه الله

حاکم بروجرد روزی به دیدار «سید مرتضی» پدر علامه «بحرالعلوم» رفت. به هنگام مراجعت به حیاط خانه که رسید بحرالعلوم را دید. سید مرتضی، علامه را که هنوز کودک بود به حاکم معرفی کرد. حاکم ایستاد و اظهار مهربانی زیادی کرد و رفت.

بحرالعلوم رو به پدرش نموده و عرض کرد: «باید مرا از این شهر بیرون فرستی که می ترسم هلاک شوم!». پدر گفت: «چرا؟ مگر چه شده است؟» علامه گفت: «به این دلیل که از وقتی حاکم اظهار مهربانی کرد، قلبم را به او مایل می بینم و گویا در دلم محبتی به او پیدا شده و آن بغض و عداوتی که باید نسبت به حاکم ظالم داشته باشم ندارم. دیگر اینجا جای ماندن نیست» و همین امر سبب هجرت علامه از بروجرد شد(1).

_ زمانی گوسفند غارتی با گوسفندان کوفه مخلوط شد. یکی از عباد اهل ورع کوفه سئوال کرد: «گوسفند چند سال عمر می کند؟» پاسخ دادند: «هفت سال» از این رو از خوردن گوشت گوسفند تا هفت سال پرهیز کرد(2).

دیگری، گاو او به هنگام شخم زدن در زمین وقفی قدم نهاد و از آنجا به زمین او مراجعت کرد. به جهت آن که قلیلی از خاک آن به زمین او داخل شده بود، محصول زمین خود را نخورد(3).


1- کلمه طیبه به نقل منتخب التواریخ/197.
2- کشکول بهائی به نقل قوائد الرضویه/333.
3- رساله سیر و سلوک/109.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه