ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 298

صفحه 298

می رفتند ولی تنها کسی که مقید بود تا آخر بنشیند و روضه را گوش دهد، مرحوم حاج آقا مصطفی بود که گاهی می شد فقط ایشان در مسجد مانده بود و به روضه شیخ جعفر گوش می داد و می گریست. ایشان مقید بودند که در مجالس عزاداری که دوستان در منازل و یا مدارس برقرار می کردند، شرکت کنند. خودشان هم هر صبح جمعه، مجلس روضه ای داشتند که گاهی می شد، روضه خوان تنها یک نفر مستمع داشت که آن هم خود مرحوم حاج آقا مصطفی بود(1).

آیه الله بروجردی رحمه الله

آیه الله بروجردی رحمه الله

مرحوم آیه الله بروجردی فرموده اند: «دورانی که در بروجرد بودم یک مدت چشمانم کم نور شده بود و به شدت درد می کرد. تا اینکه روز عاشورا هنگامی که دسته های عزاداری در شهر به راه افتاده بودند، مقداری گِل از سر یکی از بچه های عزادار دسته _ که به علامت عزاداری گل به سر خود مالیده بود _ برداشتم و به چشم خود کشیدم و در نتیجه چشمانم دید و نور خود را باز یافت و دردش تمام شد»(2).

سخن آخر

اشاره

سخن آخر

زیر فصل ها

به خاطر حضرت زهرا علیهاالسلام

به خاطر حضرت زهرا علیهاالسلام

به خاطر حضرت زهرا علیهاالسلام

«بشّار مکاری» می گوید: در کوفه حضرت صادق علیه السلام را دیدم که مشغول خوردن خرماست. مرا دید و فرمود: «بیا بشار! بیا بنشین و خرما بخور»


1- سیمای فرزانگان/190.
2- سیمای فرزانگان/186.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه