ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 57

صفحه 57

نمی شود گفت: «آقا من تصور می کردم که زندگی شما خوب است و اینک می بینم که بر نمد می نشینید و نان و سرکه می خورید».

بعد از مدتی صحبت کردن ناصرالدین شاه فهمید که فرش اتاق دیگری که در آن خانه است نیز از نمد می باشد و از حاجی پرسید چرا به آن زندگی محقر ساخته است. و او گفت: «این سه قطعه نمد را هم که کف اتاق انداخته ام باید در جهان بگذارم و این نمدها در دنیا می ماند و من رفتنی خواهم بود». ناصرالدین شاه گفت: «در این سن که شما دارید نباید غذای شما نان و سرکه باشد» و حاج ملا هادی سبزواری گفت: «کسانی هستند که مستحق می باشند و من به آنها کمک می کنم وبه همین جهت به خود من بیشتر از این نمی رسد»(1).

توسل

توسل

ما نیز شاکر نعمت های خدا باشیم. از جمله نعمت ولایت اهل بیت و شرکت در مجالس آنها که به ما عنایت فرموده اند و ان شاء اللّه تا دم مرگ، لیاقت نوکری این خاندان و رخ سائیدن در این بارگاه را از ما نمی گیرند.

شب عاشورا هم همه یاران امام حسین علیه السلام شکر می کردند که خدا شکرت که محبت حسین را در دلهای ما قرار دادی! خدایا شکر که به ما توفیق شهادت پیش چشم عزیز فاطمه علیهاالسلام را عطا فرمودی. اما در یک چنین شبی، یک دل از همه بی قرارتر است و نگران فرداست که آیا فردا اینها برادرم را یاری می کنند یا نه؟ فردا چه خواهد شد؟ مدام از این خیمه به آن خیمه می رود. گاهی به خیمه حسین علیه السلام می رود و عبادت او را تماشا می کند. گاهی


1- اسرار الحکم/243.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه