ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 68

صفحه 68

علیه السلام به کوه طور می رفت او را دید. او به طعنه به موسی علیه السلام گفت: «ای موسی! به خدایت بگو که خدائی تو مایه ننگ من است و به روزی ات هم نیازی ندارم». موسی علیه السلام به کوه طور رفت ولی پیغام او را نرسانید. خطاب آمد: «ای موسی! چرا پیغام بنده ما را نیاوردی؟» موسی علیه السلام عرضه داشت: «بار خدایا! تو بهتر می دانی که وی چه گفت». خطاب آمد: «ای موسی! به او بگو اگر خدائی من برای تو ننگ است، بندگی تو برای من ننگ نیست. اگر تو روزی مرا نمی خواهی من بدون خواست تو هم تو را تکفل می کنم». موسی علیه السلام پیام حق را رسانید. مرد شرمنده شد و سرش را پائین انداخت و گفت: «ای موسی! چه خدای کریمی داری! اما حیف که عمر را ضایع کردم. آئین ات را به من عرضه کن». موسی علیه السلام او را هدایت کرد و او نیز بالفور به سجده افتاد و خدا را سجده نمود و مدام ذکر خدا می گفت که اجلش در رسید و فرشتگان روحش را به آسمانها بردند(1).

داستان علماء

اشاره

داستان علماء

در تاریخ زندگانی علماء بسیار اتفاق می افتاد که رفتار مناسب آنها سبب توجه و بازگشت افراد شده و موجب توبه آنها از گذشته و کرده های خود می گردید که به گوشه ای از آن اشاره می کنیم.

سید ابوالحسن اصفهانی رحمه الله

سید ابوالحسن اصفهانی رحمه الله

«در عصر زعامت مرحوم آیه اللّه العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در شبی از شبها که ایشان در نجف اشرف نماز مغرب و عشا را به جماعت


1- مصابیح القلوب/36.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه