ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 74

صفحه 74

می خواهی کام تو را بر آورم باید زنار(1) ببندی و مسیحی شوی چرا که محبت بدون موافقت معنا ندارد». مؤذن قبول کرد و به مذهب مسیحیت در آمد و به اسلام پشت پا زد و خمر می خورد و مستی می کرد. روزی قصد آن زن را کرد. زن از دستش فرار نموده و به داخل خانه رفت و در را به روی او بست. او بالای مأذنه رفت تا از آن بالا به خانه او رود که از آنجا سقوط کرد و به کام خود نرسید(2).

عاقبت داروغه

عاقبت داروغه

روزی داروغه ای که وظیفه اش مطالبه وجوه دیوانی از مردم بود از مرد سیدی مطالبه مالیات می کند. داروغه تشدد می ورزد و می گوید: «مالیات خود را می دهی و سپس بیرون می روی». سید الحاح می کند که چند روزی به من فرصت بده تا آن را تهیه کنم و سپس بیاورم ولی گوش داروغه بدهکار نبود. سید گفت: «ای داروغه! از جد من شرم کن و این قدر سخت گیری ننما!» داروغه جواب داد: «اگر از دست جدت کاری بر می آید بگو این شرم را از سرت باز کند» و به او می گوید که اگر تا فردا صبح مالیات خود را نپردازد دستور می دهد که نجاست به حلق او بکنند.

چون شب شد آن ظالم برای خواب به پشت بام رفت و به خاطر بول کردن لب پشت بام آمد اما پای او لغزید و از آن بالا، داخل چاه بیت الخلاء که در پوش نداشت افتاد و چون نیمه شب بود کس به فریادش نرسید و صبح او را دیدند که با سر داخل نجاست افتاده و تا ناف او فرو رفته است و به قدری


1- کمربند یا گردنبند مسیحیان.
2- مصابیح القلوب/71.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه