ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 95

صفحه 95

احترام به میهمان

احترام به میهمان

روزی برای حضرت علی علیه السلام دو مهمان که پدر و پسر بودند آمد. حضرت آنها را مورد احترام زیاد قرار داد و در صدر مجلس نشانیده و خود در پائین مجلس نشست و دستور داد برای شان غذا بیاورند. قنبر سفره ای انداخت و غذا را بر سفره قرار داد. حضرت تعارف فرموده و آنها از غذا سیر خوردند. سپس قنبر آفتابه و لگنی آورد تا دست آنها را بشوید اما حضرت آفتابه را از دست او گرفت و خواست تا خود، دست پدر را بشوید که مرد اظهار شرمندگی کرد و برخاست و گفت: «ای مولای من! چگونه حاضر شوم که شما آب بر دستم بریزید؟»

حضرت فرمود: «خداوند می خواهد بین مؤمنین هیچ امتیازی نباشد و هیچ کس نسبت به دیگری اظهار فضل ننماید. با این خدمت کوچک چندین برابر در بهشت به من پاداش عنایت می کند». بالاخره مهمان ناگزیر شد تا اجازه دهد حضرت آب بر دستش بریزد. سپس حضرت حوله به او داد و فرمود: «سوگند به خدائی که می شناسم در این کار چنان آرامشی برایم وجود دارد که ترجیح می دهم خود این کار را انجام دهم تا قنبر».

سپس آفتابه و حوله را به دست محمد بن حنفیه داد و فرمود: «دست پسر را تو بشوی». محمد اطاعت کرد. بعد فرمود: «پسرم! اگر این دو نفر مهمان که یکی پدر و دیگری پسر است با هم نبودند و تنها نزد من می آمدند دست هر دوی آنها را خودم می شستم چه پدر باشد و چه پسر. اما خداوند نمی خواهد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه