ضیافت نور: پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان صفحه 98

صفحه 98

یک درم کان دهی به درویشی

بهتر از گنجهای مدّخر است

هر چه دادی نصیب تو آن اس

و آن دگر قسمت کسی دگر است

علی پدر یتیمان

علی پدر یتیمان

حضرت علی علیه السلام در بین راهی، متوجه خانه زنی فقیر شد که بچه های او از گرسنگی گریه می کردند. مادر، آنها را با وسائلی مشغول ساخته سپس دیگی را از آب پر کرده و بر سر آتش نهاده بود تا به این بهانه آنها را بخواباند. علی علیه السلام با مشاهده این جریان، به همراه قنبر با شتاب به منزل خود رفتند و مقداری خرما و کیسه ای آرد به همراه قدری برنج و روغن بر شانه خود گرفته و با عجله به طرف خانه زن بازگشتند. وقتی که به خانه آن زن رسید، اجازه ورود خواست و داخل شد و مقداری از برنج ها و روغن را در داخل یک دیگ ریخت و غذائی مطبوع پخت. سپس بچه ها را سریعا بیدار کرد و با دست خود غذا در دهان آنها گذاشت تا خوب سیر شدند. سپس برای سرگرم کردن آنها به صورت چهار دست و پا روی زمین راه می رفت و آنها را بر پشت خود سوار کرده و صدای گوسفند را تقلید می نمود. بچه ها نیز دنبال حضرت به همان شکل حرکت می کردند و می خندیدند. پس از مدتی که آنها را سرگرم نمود آنها را خواب کرده و از منزل خارج شد.

قنبر گفت: «ای مولای من! امروز دو چیز از شما دیدم که علت یکی را می دانم اما دومی بر من معلوم نیست. اول اینکه کیسه اغذیه را خودتان بر دوش کشیدید و اجازه ندادید من این کار را بکنم حتما به خاطر ثواب و اجر بالای آن بوده اما اینکه تقلید گوسفندان را کردید را نمی فهمم». حضرت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه