نوجوانان و آموزه های اخلاقی در سیره امام حسین علیه السلام صفحه 62

صفحه 62

می خواهم با تو ملاقات کنم و جایگاه ملاقات، میان دو لشکر باشد. عمرسعد این درخواست را به سختی پذیرفت و با بیست سوار به وعده گاه آمد. امام حسین علیه السلام نیز با چند تن از یارانش به آن جا رفت و ملاقات انجام شد. امام حسین علیه السلام به یاران همراهش فرمود: دور شوید. آنان اطاعت کردند و عمر نیز به سربازانش فرمانی مشابه داد تا آنان نیز دور شدند. آن گاه امام حسین علیه السلام و عمرسعد تنها ماندند.

یکی از سخنان امام حسین علیه السلام به عمرسعد این بود که کار با صلح و گفت و گو پایان پذیرد، ولی عمرسعد که از ترس جان و مال خود، جز اطاعت پسر زیاد، چیز دیگری نمی دانست، خیرخواهی امام حسین علیه السلام را به هیچ انگاشت. عمرسعد آینده نگر نبود؛ نزدیک را می دید و از دیدن آینده غافل بود. حسین می دانست که عمرسعد به سخنش رضایت نخواهد داد، ولی دست از خیرخواهی بر نداشت؛ زیرا خیرخواهی برای عمرسعد، خیرخواهی برای سربازان و برای کشته شدگان سپاه او بود. خیرخواهی، همیشه شعار حسین بوده است.(1)

هدایت و ارشاد

هدایت و ارشاد

نافع بن ازرق، رهبر خوارج بود و از دشمنان کینه توز علی علیه السلام به شمار می رفت. وقتی نافع به محضر امام حسین علیه السلام شرفیاب گردید، عرض کرد:


1- پیشوای شهیدان، ج 3، ص 181.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه