نوجوانان و آموزه های اخلاقی در سیره امام حسین علیه السلام صفحه 80

صفحه 80

در تن او باقی نمانده بود و آخرین نفس هایش را می کشید، مولایش حسین را دید که سرش را در آغوش گرفته و صورت بر صورتش نهاده است. لبخند زیبایی بر لب های اسلم نقش بست و گفت: «کیست [اکنون] مانند من که پسر پیغمبر، گونه اش را به گونه او گذارد، سپس جان دهد.» در این لحظه، جان به جان آفرین تسلیم کرد و روحش به سوی بهشت برین پر کشید.(1)

عاشق پروری

عاشق پروری

جُناده انصاری به همراه همسر و تنها پسرش عمرو در کربلا، حضور داشت. او در نخستین حمله سپاه یزید به شهادت رسید و در گروه نخستین شهیدان قرار گرفت که اینان پیش قراولان سپاه حسین در بهشت بودند. عمرو پسر جُناده، جوانی نوخاسته بود که یازده سال بیشتر نداشت. پس از شهادت پدر، مادرش به او گفت: «فرزندم! برخیز و به دنبال پدر برو.» فرزند اطاعت کرد و شمشیری به دست گرفت. سپس خدمت امام حسین علیه السلام رفت تا اجازه نبرد بگیرد. ولی امام به او اجازه نداد. عمرو اصرار کرد و امام فرمود: «تو جوانی و پدرت کشته شده است. تو نباید کشته شوی، شاید مادرت راضی نباشد». امام با این کار، به مراعات حال مادرش می اندیشید.


1- پیشوای شهیدان، ج 1، ص 354.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه