نوجوانان و آموزه های اخلاقی در سیره امام حسین علیه السلام صفحه 87

صفحه 87

گفت: «آیا مرا از مرگ می ترسانید؟ مگر جز کشتن من، کاری از شما ساخته است. بدانید که من به سوی مرگ خواهم رفت؛ زیرا مرگ برای جوان مرد، عیب و ننگ نیست، در صورتی که هدفش، حق و معتقد به اسلام باشد و بخواهد با ایشان از مَردان نیک، حمایت کند و با خیانتکاران، مخالفت ورزد و از دشمن خدا دوری گزیند. پس اگر من در این راه، کشته شوم و شهید گردم، پشیمانی ندارم و اگر زنده بمانم، مورد سرزنش نخواهم بود».(1)

دعوت از مجاهدان

دعوت از مجاهدان

سال شصت هجری بود که زُهیر بن قین به همراه چند تن از کسان خود، مناسک حج را به جا آورد. کاروان کوچکی که زُهیر، کاروان سالار آن بود، از خانه خدا به سوی خانه خویش بازمی گشت. زهیر نیز چنین می پنداشت که به سوی خانه اش باز می گردد، ولی باید گفت که سرنوشت چنین نبود. زهیر از خانه خدا به سوی خدا می رفت، در حالی که خود، آگاه نبود. زهیر که پیشینه دوستی با حسین را نداشت، برای هم منزل شدن با کاروان بزرگ امام حسین علیه السلام رغبتی نشان نمی داد. اگر کاروان حسین، در منزلی فرود می آمد، کاروان زهیر از آن جا می گذشت و به منزل بالاتری می رفت. به طور کلی، او با تمام قدرت می کوشید تا با امام حسین علیه السلام روبه رو نشود و چهره به چهره نگردد. البته این موقعیت اجتماعی زهیر بود که چنین ایجاب


1- قصه کربلا، ص 195.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه