ستارگان پارسایی: داستان های اخلاقی عالمان و بزرگان دین صفحه 42

صفحه 42

ناهار ملاهادی افتاد. به نظر وی نان و سرکه، ناهار لذیذ و خوبی نبود. ازاین رو، از ملاهادی پرسید: «چرا این گونه ساده زندگی می کنی؟ من فکر می کردم وضع مالی ات بهتر از اینها باشد. اکنون می بینم این گونه نیست.» ملاهادی با شنیدن سخنان شاه گفت: «همین سه نمد را نیز باید بگذارم و بروم و نمی توانم آن را با خودم به آن دنیا ببرم.» شاه پرسید: «چرا با این سن و سال، نان و سرکه می خورید؟ برای شما ضرر دارد!» ملا هادی گفت: «باید به مستحقان بسیاری کمک کنم. ازاین رو، چیزی بیش از نان و سرکه به خودم نمی رسد».(1)

5. حساب روز قیامت

5. حساب روز قیامت

آن دو زن ثروتمند که از هندوستان آمده بودند، تحت تأثیر زندگی ساده و محقر محدث قمی رحمه الله قرار گرفتند. ازاین رو، از محدث خواستند اجازه دهد ماهی 75 روپیه برایش حواله کنند تا ایشان از نظر زندگی در رفاه باشد. حاج شیخ عباس قمی پیشنهاد آنها را نپذیرفت و با آن مخالفت کرد و هر چه میرزا محسن محدث، پسر کوچک حاج شیخ به پدر اصرار کرد پیشنهاد آنها را بپذیرد، سودی نبخشید و زن ها رفتند.

پس از رفتن زن ها، میرزا محسن به پدرش گفت: «چرا پیشنهاد آنها را نپذیرفتید. من نیز دیگر از کسبه بازار قرض نمی گیرم.» حاج شیخ عباس با شنیدن سخن پسرش فرمود: «ساکت باش پسر! همین مقدار هم که خرج می کنم، نمی دانم فردای قیامت چگونه باید به خدا و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف حساب پس بدهم. چرا از من می خواهی بارم را سنگین تر کنم؟»(2)

6. تشریفات ممنوع

6. تشریفات ممنوع

در سال 1360، هیئتی فرهنگی شامل دانشمندان و خبرنگاران از اتحاد جماهیر شوروی به دیدار علامه محمدتقی جعفری آمدند. وقتی مهمانان به اتاق استاد رسیدند، پشت سر هم صف کشیدند تا مترجم گروه آنها را یکی یکی به استاد معرفی کند. علامه که دوست


1- منوچهر صدوقی، تاریخ حکمای متأخر بر صدرالمتألهین، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه، 1401 ه . ق، ص 111.
2- حاج شیخ عباس قمی؛ مرد تقوا و فضیلت، صص 42_45.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه