ستارگان پارسایی: داستان های اخلاقی عالمان و بزرگان دین صفحه 76

صفحه 76

بود. استاد که از دیدن موفقیت شاگردش شاد شده بود، آدرس محل زندگی او را پرسید. وقتی شنید وی هنوز در خانه پدری اش ساکن است، به او گفت: «شایسته کسی مثل تو نیست که در خانه پدری ات زندگی کنی. من خانه ای در محله کرخ دارم که به تو می بخشم تا در آن زندگی کنی.» سید رضی در پاسخ گفت: «من تاکنون از کسی چیزی نگرفته ام؛ حتی از پدرم. این بخشش بزرگ را نیز نمی توانم بپذیرم.» استاد با لحن تحکّم آمیزی به او گفت: «حق من بر تو، بیشتر از حق پدرت است؛ زیرا من کتاب خدا را به تو آموزش داده ام.» سید رضی که حتی هدایای خلفای عباسی را نیز نمی پذیرفت، با شنیدن این حرف استاد و به احترام مقام وی تسلیم شد و این بخشش را پذیرفت.(1)

7. نتیجه احترام به استاد

7. نتیجه احترام به استاد

استاد روی منبر نشسته بود و برای اثبات نظر خود دلیل و برهان می آورد. آخوند خراسانی اجازه خواست و با دلیل هایی نظر استادش را رد کرد. استاد دلایل او را نپذیرفت و برای اثبات نظرهای خود دلیل های گوناگونی آورد، ولی آخوند همچنان پافشاری کرد و نظرش را توضیح داد. سپس ناگاه به خود آمد و دید همه طلبه ها به مباحثه و مناظره او و استاد چشم دوخته اند و در جلسه صدای کسی جز آنها به گوش نمی رسد. سپس به احترام استاد و رعایت آداب شاگردی نظر استاد را پذیرفت و به بحث پایان داد. روز بعد استاد بر منبر رفت و در آغاز سخنانش گفت: «در مورد مسئله دیروز حق با آخوند خراسانی است و نظر ایشان درست است».(2)

8. بخشایش استاد

8. بخشایش استاد

علامه محمدتقی جعفری در دانشگاه مشهد پشت میز سخنرانی قرار گرفت. ناگاه در میان حاضران در سالن، چشمش به چهره آشنای آموزگار سال های مدرسه اش افتاد و چنان از


1- میرزا عبدالله اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق: سید احمد حسینی، قم، 1401 ه_ . ق، چ 1، ج 5، ص 184.
2- مرگی در نور، ص 71.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه