ستارگان پارسایی: داستان های اخلاقی عالمان و بزرگان دین صفحه 86

صفحه 86

3. قرآن نفیس

3. قرآن نفیس

وحید بهبهانی رحمه الله در را گشود و پرسید: «چه کار دارید؟» گفتند: «ما از سوی حضرت سلطان برای شما قرآنی آورده ایم.» وحید بهبهانی رحمه الله تا چشمش به قرآن افتاد، گفت: «این زیورها و جواهرات چیست که بر روی جلد قرآن به کار رفته است؟» یکی از فرستادگان سلطان گفت: «اینها دانه های قیمتی است که برای تزیین جلد به کار برده شده است.» بهبهانی رحمه الله گفت: «این تزیین ها جز اینکه مانع استفاده از کلام خدا می شود، ویژگی دیگری ندارد. همه این دانه ها را جدا کنید، بفروشید و پولش را به فقرا بدهید.» مأمور که انتظار داشت وحید بهبهانی رحمه الله از دیدن این هدیه خوش حال شود، با دیدن برخورد سرد وی، با لحنی ملتمسانه، ایشان را به پذیرش هدیه تشویق کرد و گفت: «این قرآن نفیس، به خط میرزای نیریزی و قیمتی است. خواهش می کنم آن را بپذیرید.» وحید بهبهانی رحمه الله با شنیدن سخنان وی گفت: «هر که این قرآن را آورده است، آن را نگه دارد و مرتب آن را تلاوت کند.» سپس در خانه را بست و رفت.(1)

4. جلوگیری از گداپروری

4. جلوگیری از گداپروری

آیت اللّه بروجردی، به سخاوت و بخشش معروف بود. روزی گدایی که از بخشندگی ایشان خبر داشت، خدمت ایشان رسید و با اصرار از وی پول خواست. آیت اللّه بروجردی، با نگاهی به ظاهر مرد دریافت وی می تواند کار کند، ولی گدایی را به عنوان حرفه ای درآمدزا و راحت انتخاب کرده است. بنابراین، پولی به وی نداد و به او گفت: «امیرمؤمنان علی علیه السلام همواره به مردم سفارش می کرد: صبح زود به دنبال عزت و شرف بروید؛ یعنی در پی کار و کسب روزی بروید».(2)

5. امام خمینی رحمه الله و یاسر عرفات

5. امام خمینی رحمه الله و یاسر عرفات


1- بیدارگران اقالیم قبله، ص 219.
2- الگوی زعامت، ص 179.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه