- پیشگفتار 1
- اشاره 1
- 1. نفس ملهمه 3
- 3. نفس لوامه 4
- 2. نفس اماره 4
- 4. نفس مطمئنه 5
- فصل اول: اخلاق فردی 8
- آداب تلاوت قرآن 8
- اشاره 8
- تقوا و پرهیزکاری 9
- تمسک به قرآن 11
- نمازگزاری 12
- حضور قلب در نماز 13
- ذکر الهی، عامل آرامش 14
- تهجد و شبزندهداری 15
- سحرخیزی 17
- اهمیت نماز 17
- آثار نماز 19
- دعا 20
- محبت و انس با خدا 21
- استغفار 23
- یاد مرگ 24
- خودانتقادی 25
- پاک سازی نیتها 26
- تذکر و تفکر 27
- زهد (1) 29
- زهد (2) 30
- توکل (1) 31
- توکل(2) 33
- ادای تکالیف دینی 34
- شکر و سپاس گزاری 35
- محاسبه و مراقبت از نفس 37
- میانه روی در اقتصاد 38
- میانه روی در دنیاگرایی 39
- اعتدال در گفتار 41
- میانهروی در عبادت 42
- میانه روی در زندگی 43
- ترس از خدا و امید به او 44
- میانه روی در انفاق 45
- میانهروی در لباس پوشیدن 47
- میانهروی در خوردن و آشامیدن 48
- تأمل در کارها 49
- امیدواری به خداوند 50
- رضا و تسلیم 51
- خداترسی 53
- اخلاص در عمل (1) 54
- اخلاص در عمل (2) 55
- شرم 56
- شرح صدر 57
- نَفسْ ستیزی 58
- امید داشتن 60
- 1. تفریط 61
- 2. افراط 61
- اشاره 61
- فرونشاندن خشم 61
- آبرومندی 62
- پرهیز از خودبینی 63
- پرهیز از جاهطلبی 64
- ترک خودستایی 65
- تقویت اراده 67
- شجاعت 68
- سکوت 69
- ادبورزی 71
- عزتمداری 73
- جوان مرد 74
- کنترل زبان 75
- صبر و شکیبایی 76
- مسئولیت گوش 77
- گناه گریزی 79
- خرسندی و بی نیازی 80
- سرعت در توبه و بازگشت 82
- اصرار بر گناه 83
- ترک آرزوهای دراز 84
- دوری از شکمپرستی 86
- کنترل خشم 87
- غفلتگریزی 88
- نظم و برنامهریزی 89
- کار و تلاش 91
- عوامل کاهش یا افزایش روزی 92
- پرهیز از دروغ گویی 94
- انتظار فرج 95
- بهداشت جسم و جان 96
- صبر 98
- پرهیز از اسراف 99
- فروتنی در راه رفتن 100
- دوری از هوا پرستی 101
- شیطان گریزی 103
- حسن خلق 105
- فصل دوم: اخلاق اجتماعی 105
- اشاره 105
- برآوردن حاجت مؤمن 106
- صدقه 108
- قرضالحسنه 109
- میانه روی در شوخی 112
- میانهروی در دوستی و ستایش دیگران 113
- اعتدال در سرزنش و برخورد با دیگران 114
- دوری از دروغ (1) 115
- پرهیز از دروغ گویی (2) 116
- میانهروی در معاملات 118
- یتیم نوازی 119
- احسان به دیگران 121
- آداب دیدار بیمار 123
- دیدوبازدید 124
- نیکی به والدین 125
- برادری 126
- صله رحم 127
- غیرتمندی 128
- مدارا با دیگران 130
- اصلاح میان مردم 130
- فروتنی با مردم (1) 132
- فروتنی(2) 133
- امانت داری 134
- حقوق برادری 136
- پرهیز از سخن چینی 137
- پرهیز از کینه توزی 139
- تولّی و تبرّی 140
- دوری از تکبر 141
- عوامل تکبر 142
- ترک غیبت 143
- پرهیز از بدبینی (1) 145
- بدگمانی (سوءظن) (2) 146
- ریا و خودنمایی 148
- خیرخواهی و خدمت به بندگان 149
- خوش رویی 150
- پندپذیری 152
- رعایت حریم دیگران 153
- عفو و چشمپوشی 154
- وفای به عهد 155
- احسان و نوع دوستی 157
- پیشی گرفتن در سلام 158
- ادب 159
- مهرورزی و همدردی 161
- بهترین دوستان 162
- نیکی به والدین 164
- معاشرت نیکو 165
- کارگشایی 166
- خوش گمانی 167
- مهماننوازی 169
- امر به معروف و نهی از منکر 170
- دوری از تعصب 172
- دوری از تهمت 174
- حفظ زبان 176
- کتاب نامه 179
ثَلاثٌ لا یَزیدُ اللهُ بِهِنَّ المَرءَ الْمُسْلِمَ إلاّ عِزّاً الصَّفحُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ إعطاءُ مَنْ حَرَمَهُ و الصِّلَهُ لِمَنْ قَطَعَهُ.
سه چیز است که خدا مسلمان را به خاطر آنها جز عزت و سربلندی ندهد: عفو و گذشت از کسی که به او ستم کرده، بخشش به کسی که از او دریغ داشته و پیوند و ارتباط برقرار کردن با کسی که از او بریده و با وی قهر کرده است.(1)
جوان مرد
جوان مرد
جوان مرد به کسی گفته میشود که اهل گذشت و ایثار باشد و در بسیاری از مواقع از حق خودش برای رسیدن دیگران به مقصودشان بگذرد. البته جوان مردی آیین و روشی دارد. امام علی(ع) میفرماید: «اِسمَحُوا إذا سُئِلْتُم؛ هرگاه از شما چیزی خواستند، جوان مرد و بخشنده باشید!»(2) جوان مردان به دلیل گذشت و احسانی که دارند، دارای محبوبیت و جذابیت ویژهای هستند. حضرت علی(ع) در روایتی، این اثر ارزشمند جوان مردی را چنین توضیح میدهد: «مَنْ سَمَحَتْ نَفْسَهُ بِالْعَطاءِ استَعْبَدَ أَبناءَ الدُّنیا؛ هرکه نفس خویش را به بخشندگی وادارد، مردم دنیا را بنده احسان خود کرده است».(3)
شخص جوان مرد به دلیل جوان مردیاش از دوستی مردم بهره مند می شود. امام علی(ع) میفرماید: «مَنْ عامَلَ النّاسَ بِالْمُسامَحَهِ استَمتَع بِصُحْبَتِهِمْ؛ آنان که با مردم به گذشت و ایثار معامله می کنند، از مصاحبت و دوستی آنان بهره مند میگردند.»(4) جوان مردان آن قدر اهل عفو و گذشتند که حتی از کسانی که به آنها ظلم روا داشتهاند، میگذرند؛ زیرا حضرت علی(ع) به آنان آموخته
1- بحارالانوار، ج 75، ص 109.
2- غررالحکم و دررالکلم، ج 2، ص 239.
3- غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 441.
4- غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 384.