سیره اخلاقی علما صفحه 10

صفحه 10

می توانم مانع را در وجود خودت پدید آورم؛ [یعنی همه چیز در دست خداست، اگر او نخواهد، ما نمی­توانیم به تدریس خود ادامه دهیم]».(1)

٭ ٭ ٭

حاج آقا فخر تهرانی می­گوید: یک روز من و یکی از دوستانم به نام آقای انشایی در خدمت آقا شیخ مرتضی زاهد بودیم. آقا شیخ مرتضی تسبیحش را گم کرده بود و با نگاه و کشیدن دستش به اطراف، دنبال تسبیحش می­گشت و از ما هم پرسید: «شما این تسبیح مرا ندیدید؟» با این سخن، ما نیز برای یافتن تسبیح ایشان شروع به گشتن کردیم. پس از دقایقی، آقا شیخ مرتضی با چشمانی اشک آلود و با بغض فرمود: «ببینید! این امر می­تواند به این معنا باشد که خداوند می­خواهد به من بفرماید ­ای مرتضی! عمری است ما تو را نگه داشته ایم وگرنه تو حتی تسبیحت را نیز نمی­توانی نگه داری».(2)

٭ ٭ ٭

یکی از شاگردان شیخ رجب علی خیاط می­گوید: روزی خدمت شیخ عرضه داشتم: اگر اجازه دهید، با هم به زیارت حضرت رضا مشرّف شویم. شیخ فرمود: «اجازه­ام دست خودم نیست.» نخست فهم این مطلب برای من قدری سنگین بود که چرا ایشان می­فرماید اجازه ام دست خودم نیست. تا اینکه زمانی گذشت و فهمیدم بنده خدا غیر از اراده حق، رأیی از خود ندارد و کارهایش به اجازه و رضای اوست. پس از مدتی در محضر شیخ رجب علی درباره اخلاص و زیارت امام رضا (ع) بحث شد.


1- نک: گروهی از نویسندگان ماهنامه کوثر، ستارگان حرم، قم، انتشارات زائر، 1382، چ1، ج12، ص52.
2- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، صص 167 و 168.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه