سیره اخلاقی علما صفحه 109

صفحه 109

یکی از نزدیکان آیت الله صالحی مازندرانی می گوید: آقا هیچ گاه نظرش را به اعضای خانواده تحمیل نمی کرد و آنها را در انتخاب و گزینش کارهای گوناگون مانند تحصیل، تدریس، شغل، سفر و مانند آن آزاد می گذاشت و همیشه می فرمود: « بین من و فرزندانم رابطه پدر و فرزندی وجود ندارد، بلکه مثل دو دوست با یکدیگر رفتار می کنیم».(1)

تشویق کودکان

تشویق کودکان

خانم فاطمه طباطبایی می گوید: علی بسیار دوست داشت وقتی مردم به حسینیه می آیند، اوهم برود. بار اول که رفته بود، گمان کرده بود مردم به خاطر او آمده اند. وقتی به خانه برگشت، به من گفت: من که رفتم حسینیه، مردم شعار می دادند. تازه آقا هم با من آمده بود. آقا وقتی علاقه علی در رفتن به حسینیه را می دیدند، شب ها به علی می گفتند: « علی! بخواب، فردا صبح می برمت حسینیه.» علی چنان از این قول امام خوشحال می شد که گاهی نیمه های شب بیدار می شد و می پرسید: آقا پا نشدند؟ پس چرا صبح نمی شود؟(2)

٭ ٭ ٭

یکی از نزدیکان آیت الله صالحی مازندرانی نقل می کند: ایشان با نوه ها و فرزندانش بسیار مهربان بود و آنان را به درس خواندن تشویق می کرد. وقتی نوه ها کارنامه های خود را می گرفتند، پیش از نشان دادن آن به پدر و مادرشان، به آقا نشان می دادند. یکی از نوه های ایشان می گوید: «وقتی کارنامه را از مدرسه می گرفتم، اول از همه پیش آقا می بردم. ایشان لبخندی می زد و آفرین می گفت و مرا تشویق می کرد».(3)


1- محمدعلی صالحی مازندرانی، سیمای زعامت و مرجعیت، «فقیه صالح»، قم، انتشارات صالحان، 1381، چ1،صص141 و 142.
2- نک: پا به پای آفتاب، ج 1، ص 190.
3- نک: سیمای زعامت و مرجعیت، ص 153.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه