سیره اخلاقی علما صفحه 58

صفحه 58

آب می­رفتم تا بتوانم گرما را تحمل کنم و اندکی به مطالعه و تحقیق بپردازم. بعدها یکی از فضلا توانست از فرزند مرحوم سید یزدی اجازه بگیردکه روزها از سرداب­های مدرسه سید استفاده کنم. سرداب­ها خیلی نمور بود، ولی چاره­ای نبود. مدتی گذشت تا آنکه عنایت خداوند و توجه مولای متقیان(ع) شامل حالم شد و در مدرسه­ای دیگر حجره گرفتم».(1)

احترام به استاد

احترام به استاد

علامه حسن زاده آملی نقل کرده است: «بنده حریم اساتید را بسیاربسیار حفظ می­کردم. سعی می­کردم در حضور استاد به دیوار تکیه ندهم، سعی می­کردم چهار زانو بنشینم، مواظب بودم حرفی را زیاد تکرار نکنم، چون و چرا نمی کردم که مبادا سبب رنجش استاد شود. یک روز محضر آقای مهدی الهی قمشه­ای نشسته بودم. خم شدم و کف پای ایشان را بوسیدم. ایشان برگشتند و به من فرمودند: «چرا این کار را کردی؟!» گفتم: من لیاقت ندارم که دست شما را ببوسم. برای بنده خیلی مایه مباهات است، خب چرا این کار را نکنم؟».(2)

٭ ٭ ٭

یکی از شاگردان علامه طباطبایی درباره علاقه و احترام فراوان علامه به استادش مرحوم قاضی می­نویسد: «من یک روز به علامه عطر تعارف کردم. ایشان عطر را گرفته و تأملی کردند و گفتند: دو سال است که استاد ما مرحوم قاضی رحلت کرده اند و من از آن وقت تا به حال، عطر نزده ام و تا همین زمان اخیر نیز هر وقت بنده به ایشان عطر می­دادم، در


1- مجله حوزه، (مصاحبه با آیت الله علی غروی علیاری)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سال یازدهم، مرداد 1373، ش 63، ص 39.
2- منظومه معرفت، ص 40.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه