ظرافت های اخلاقی شهدا صفحه 35

صفحه 35

ماشین نفرستادی دنبال من. ایشان هم در کمال تواضع و بدون تعارف در جوابش گفت: «شما دکتر هستی، باید برای مردم نمونه و الگو باشی. من نمی توانستم ماشین سپاه را صرف کارهای شخصی کنم».(1)

شهید حسین محمدیانی

شهید حسین محمدیانی

«بعد از عملیات مهران، با بچه ها در موقعیت شهید آهنی جمع شده بودیم. نارنجک صوتی در رودخانه می انداختیم و ماهی می گرفتیم. حاج حسین مجروح شده بود و او را به کرمانشاه برده بودند. در حال جمع آوری ماهی بودیم که خودرویی ایستاد و شخصی مریض احوال با لباس خونی پیاده شد. حاج حسین بود که برایمان جیره غذایی آورده بود. تعدادمان را پرسید و گفت: «چه کار می کنید؟» بعد از اینکه گفتیم با نارنجک ماهی می گیریم، گفت: «تا وقتی این نارنجک ها دست عراقی بوده، مال آنها بوده، اما حالا که به دست ما افتاده، بیت المال است و شما حق استفاده از آنها را نداشتید».(2)

وقتی در جبهه از کمک مادی صحبت می کردیم، حاج حسین می گفت: «کمک شما این است که همان طور که راه می روید، جلوی پایتان را نگاه کنید، اگر میخ، کلاه، پارچه و... افتاده، بردارید و تحویل انبار دهید. به هر حال هرچند به ظاهر بی ارزش باشد، اما پول خورده است.» بعد خودش می گفت: «بارها شده که من یک واشر به ظاهر بی ارزش را از روی زمین برداشته ام، ولی بعد به درد یک کاری خورده است».(3)

شهید حسن فایده

شهید حسن فایده


1- افلاکیان، ص 117 (به نقل از همسر شهید).
2- طیبه دلقندی، وقت قنوت، مشهد، کنگره سرداران شهید مشهد و نشر آفتاب دانش، 1382، چ 1، ص 32.
3- طیبه دلقندی، وقت قنوت، مشهد، کنگره سرداران شهید مشهد و نشر آفتاب دانش، 1382، چ 1، ص 30.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه