ظرافت های اخلاقی شهدا صفحه 58

صفحه 58

شهید اللّهیار جابری

شهید اللّهیار جابری

«عملیات کربلای دو بود. گردان امام علی(ع)، به فرماندهی شهید جابری باید در ارتفاعات 2519 عملیات می کرد. من هم فرمانده دسته یکم بودم و به همراه نیروها به سمت قله حرکت کردم. دشمن از عملیات آگاه شده بود و مدام منوّر می زد تا نیروهای ما را ببیند و آتش را دقیق تر بریزد. رسیدن به قله کار مشکلی بود. هر کس سرش را بلند می کرد، در معرض دید تیربار دشمن قرار می گرفت. در همین اوضاع بحرانی و سخت، شهید جابری با شجاعت تمام، با هدف خاموش کردن تیربار دشمن که همه را عاجز کرده بود، آر پی جی را از دست یکی از بچه ها گرفت و با شلیک دو گلوله، سنگر تیربارچی را منهدم کرد، اما دست برنداشت و بلند شد تا گلوله سوم را هم شلیک کند که هدف تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و روی زمین افتاد. این تازه طلوع شهید جابری بود؛ طلوعی که باعث شد روحیات بچه ها تقویت شود و غیرتمندانه تر به مبارزه ادامه دهند».(1)

شهید عباس کریمی

شهید عباس کریمی

«دشمن ساعتی بعد از عملیات بدر، پاتک کرده بود. جاده تدارکاتی را زده بودند بچه های خودی دیگر مهمات نداشتند. فقط سلاح های سبک ما مانده بود و تانک های آنها. اما شهید کریمی به بچه ها روحیه می داد و می گفت: «اگر آنها به اندازه هرکدام از ما یک تانک دارند، ما هم برای هر تانکشان یک نقشه داریم. فقط برای رساندن مهمات و موشک های آرپی جی به بچه های جلو، باید فکری کنیم.» ساعتی بعد، خود شهید کریمی، فرمانده لشکر، گونی پر از گلوله های آرپی جی را به دوش انداخت و دوید. گلوله های خمپاره دشمن،


1- بحر بی ساحل، ص 127.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه