فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام (حرف ب) صفحه 124

صفحه 124

بیولوژیکی، ملاک انسانیت نیست. انسان زیست شناسی تنها زمینه انسان واقعی است و به تعبیر فلاسفه، حامل استعداد انسانیت است، نه خود انسانیت... .

اکنون که این مقدمه را دانستیم، می توانیم مفهوم خودآگاهی انسانی را دقیق تر درک کنیم. گفتیم خودآگاهی انسانی بر این اصل استوار است که انسان ها مجموعه یک واحد واقعی به شمار می روند و از یک وجدان مشترک انسانی بهره مندند. اکنون می گوییم این مطلب نیازمند به توضیح است که چه انسان هایی مجموعا یک خود دارند و روح واحد بر آنها حکم فرماست.

خودآگاهی انسانی در میان چه انسان هایی رشد می یابد و در آنها هم دردی و هم پیکری ایجاد می کند؟ آیا تنها میان انسان هایی به انسانیت رسیده... یا انسان هایی که در حد بالقوه بودن باقی مانده اند یا انسان های مسخ شده و تغییر ماهیت داده و تبدیل به بدترین جانوران شده؟ کدام یک؟ آیا همه اینها با هم؟

بدیهی است آنجا که سخن از دردمندی متقابل است، سخن در این است که همه اعضای یک پیکرند و از درد یکدیگر بی قرارند (،ولی) همه اینها نمی توانند چنین باشند.

انسان بدوی وحشی که در حد طفولیت باقی ماند و فطرت انسانی اش هنوز خواب است و تحریک نشده است، کی چنین احساس دردمندی دارد؟ کسی که چنین روح مشترکی بر او حاکم است؟ تکلیف انسان مسخ شده که کاملاً روشن است.

پس تنها انسان های به انسانیت رسیده، انسان های ماهیت انسانی یافته، انسان هایی هستند که واقعا اعضای یک پیکرند، روح واحد بر آنها حکم فرماست و چون عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار. چنین انسان هایی که همه ارزش های فطری در آنها روییده است، همان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه