فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام (حرف ب) صفحه 190

صفحه 190

و با دعا، روزی را به خانه خود بکشانی.(1)

4. گردن بند پر برکت

پ

_جابربن عبدالله انصاری _می گوید: روزی پس از نماز عصر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهبا اصحاب خود نشسته بود. در این هنگام، پیرمردی با لباس های کهنه در حالی که معلوم بود راه دوری را با گرسنگی پیموده است، وارد شد. عرض کرد: من مردی پریشان حالم. مرا از گرسنگی و برهنگی و گرفتاری نجات ده.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اکنون چیزی ندارم، ولی تو را به کسی راهنمایی می کنم که نیازهایت را برآورد و راهنمای به نیکی، همانند کسی است که آن را انجام دهد. برو در خانه کسی که محبوب خدا و رسول است و او نیز دوست دار آنهاست. پس به بلال دستور داد پیرمرد را به در خانه فاطمه راهنمایی کند.

وقتی پیرمرد به در خانه علی علیه السلامرسید، گفت: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه؛ سلام بر شما ای خاندان نبوت. پرسیدند: تو کیستی؟ گفت: مرد عربی هستم که به خدمت پیامبر آمدم و تقاضای کمک کردم. ایشان مرا به در خانه شما راهنمایی کرد. دختر پیامبر چون چیزی نمی یافت، همان پوست گوسفندی را که فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام را بر روی آن می خوابانید، به مرد عرب داد و فرمود: امید است خداوند تو را گشایشی عنایت کند. پیرمرد گفت: دختر پیامبر، من از گرسنگی بی تابم، شما پوست گوسفند به من می دهی؟ فاطمه علیهاالسلامچون این سخن را شنید، گردن بندی را که دختر عبدالمطلب به او هدیه داده بود، به مرد عرب داد.


1- [1] . داستان راستان، ج1، ص33.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه