فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام (حرف ب) صفحه 76

صفحه 76

با این توضیح، می توان نتیجه گرفت که قضا و قدر علمی در حقیقت به صفت علم الهی بازگشت می کند.

مقصود از قدر عینی، آن است که خداوند آن اندازه و حدود اشیاء را معین می کند و سپس بر اساس قضای عینی به آن حد و اندازه ها ضرورت وجود می بخشد. به این ترتیب، قضا و قدر عینی الهی را می توان از شئون خالقیت حضرت حق تبارک و تعالی دانست.

در کنار این مسئله، اختیار از مهم ترین مسائلی است که به انسان و قضا و قدر مربوط می شود. بعضی افراد به خاطر سوء برداشت از مسئله قضا و قدر یا به خاطر اغراض دنیوی، سیاسی و اجتماعی، مسئله اختیار انسان را انکار کرده و به سوی جبر و جبرگرایی کشیده شده اند. البته قضا و قدر علمی و عینی حضرت حق تبارک و تعالی، هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد و نمی تواند به عنوان عامل خوشبختی یا بدبختی انسان مطرح شود؛ زیرا قضا و قدر علمی خداوند در مورد انسان و کارهای او، با قید اختیاری بودن تعلّق گرفته است. به دیگر سخن، خداوند از ازل می دانسته که انسان با اختیار خود راه سعادت یا شقاوت را می پیماید.

این علم به معلوم تعلق گرفته است و هیچ گاه معلوم تابع علم نمی شود. از ناحیه قضا و قدر عینی هم پاسخ مشابه می توان مطرح کرد و آن این است که قضا و قدر عینی حضرت حق در مورد کارهای انسان به صورت مستقیم نبوده و نیست، بلکه این تأثیر از راه اسباب و علل بوده است که در جهان، آن را به عنوان قانون  علیّت می شناسیم. بنابراین، انسان، وجود، قدرت و اختیارش را از حضرت حق می گیرد و هر لحظه این وجود به خدا نیازمند است. البته همین وجودی که از ناحیه حق افاضه شده، با اختیاری که حضرت حق به او داده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه