نجاه المؤمنین (در اصول دین و اخلاق) صفحه 205

صفحه 205

اول: آن که غرض معلم از تعلیم، مجرد قربه الی الله و وصول به مثوبات اخرویه بوده باشد، و از برای او غرض دنیوی نباشد، از طمع مالی یا جاه و ریاست یا شهرت بین الناس؛ زیرا که هرگاه غرض او این امور بوده باشد محروم از اجر اخروی خواهد بود، و هر عملی که از برای غیر خدا کرده باشد مقبول درگاه احدیث نخواهد بود، و خالی از اجر و ثواب می باشد. و اما هرگاه لله تعالی باشد و خالص از این اغراض فاسده باشد، علاوه بر ثواب و اجری که از برای اصل تعلیم هست، شریک خواهد بود در ثواب تعلیم نمودن این شخص متعلم، غیر را، و هکذا الی غیر النهایه؛ پس می رسد به یک تعلیم به ثواب های غیر متناهیه، چنان که از حدیث فهمیده می شود.

دویم: آن که معلم مشفق بر متعلم باشد و ناصح او باشد، تکلم نماید به او به طریق لینت و همواری و ملایمت و بشاشت، نه به طریق غلظت و خشونت و درشتی.

سیم: آن که منع نکند علم را از کسی که اهلیت داشته باشد، و تعلیم نکند به کسی که اهلیت نداشته باشد.

چهارم: آن که آن چه می داند تعلیم نماید، و سکوت کند از آن چه نمی داند تا رجوع نماید و بفهمد و بگوید، و اخبار نکند او را به خلافت واقع. و این شرط مختص به معلم نیست؛ پس جاری است در هر کسی که سؤال مسئله ای از مسائل شرعیه و غیرها از او بشود، مثل مفتی قاضی و امثال آنها.

(آداب تعلم)

و اما آداب تعلم، پس آن چند چیز است:

اول: آن که متعلم اجتناب کند از متابعت هوا و خواهش های نفسانیه، و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه