نجاه المؤمنین (در اصول دین و اخلاق) صفحه 325

صفحه 325

و در اسرائیلیات وارد شده است که موسی بن عرمان را مرضی روی داد و بنی اسرائیل نزد او آمدند و علت او را شناختند. گفتند: فلان دوا علاج آن است. و موسی (علیه السلام) گفت: معالجه دوا نمی کنم تا خدا بی واسطه دوا، مرا عافیت بخشد.

پس ناخوشی به طول انجامید، و خدا به او وحی فرستاد که به عزت و جلال خودم که تو را شفا می دهم تا به دوایی که گفته اند معالجه نکنی.

پس به بنی اسرائیل گفت: به دوایی که گفته اید معالجه من نمایید. او را معالجه کردند و عافیت یافت.

پس خدا به او وحی کرد که می خواستی به توکل خود حکمت مرا باطل کنی؟ آیا به غیر از من در دواها و گیاه ها منفعت ها را قرار داده(1) ؟.

مروی است که یکی از زهاد، آبادی ها را ترک کرد و در قله کوهی مقیم شد و گفت: از احدی چیزی نمی طلبم تا خدا روزی مرا بفرستد. پس یک هفته چیزی به او نرسید، نزدیک به مردن رسید. گفت: پروردگارا، اگر مرا زنده خواهی داشت روزی مرا برسان و الا قبض روح مرا بکن. وحی به او شد که به عزت و جلال خودم قسم که روزی به تو نمی دهم تا داخل آبادی نشوی و میان مردم ننشینی. پس به شهر آمد، یکی از برای او طعام آورد و یکی آب آورد، خورد و آشامید، و در دل او گذشت که چرا خدا چنین کرد؟ وحی به او شد که می خواهی به زهد خود، حکمت مرا برهم زنی؟ آیا نمی دانی که من بنده خود را از دست بندگان دیگر روزی بدهم؟

(طریق تحصیل توکل)

و طریق تحصیل توکل آن است که آدمی سعی کند در تحصیل اعتقاد


1- جامع السعادات، ج 3، ص 183 و فیض القدیر مناوی ج 3، ص 313.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه