اخلاق نظامی و انتظامی صفحه 115

صفحه 115

شخصیت او را خراب کند. وی در میان مردم شایعاتی پخش کرد مبنی بر اینکه قیس با معاویه صلح کرده است و در جائی که قیس نامه تندی به او نوشته بود، معاویه به مردم می گفت: «قیس را سبّ نکنید، او با ماست.» سرانجام، کار به جایی رسید که علی علیه السلام مجبور شد او را عزل کند و محمد بن ابی بکر را به جایش بگمارد. قیس در حالی که علت عزلش را نمی دانست، با ناراحتی به مدینه بارگشت. در مدینه، نیروهای دیپلماسی معاویه به سراغش آمدند تا از او شخصی ضد انقلاب بسازند؛ از جمله "حسان بن ثابت" که به دیدنش آمد و او را بر ضد

علی علیه السلام تحریک کرد. ولی قیس با ناراحتی او را از خانه اش بیرون انداخت و خودش راهی کوفه شد و در آنجا تمام مسائل را برای حضرت علی علیه السلام توضیح داد. سپس، در کوفه سردسته انصار شد و دوازده هزار نفر با او برای یاری علی علیه السلام بیعت کردند که تا پای مرگ جانبازی کنند تا اینکه حضرت به شهادت رسید. پس از آن، قیس به همراه این دوازده هزار نفر، با امام حسن علیه السلام بیعت کردند و آماده جنگ با معاویه شدند.

6. آورده اند که فردی به نام ابوطلحه فرزندی داشت که او را بسیار دوست میداشت؛ امّا فرزند مریض شد و مرد. همسرش ام سلیم بچه را پنهان کرد و لباس خوب پوشیده و غذای مطبوع درست کرد. شوهر که به خانه آمد، برایش غذا آورد و به او گفت: «ودیعه ای از خداوند نزد ما بود که به صاحبش بازگرداندیم» و قصه فوت فرزند را به آرامی تعریف کرد. ابوطلحه گفت: «فَأنَا أحَقُّ بِالصَّبرِ مِنکَ ثُمّ قامَ مِن مَکانِه و اغتَسَلَ وَ صَلَّی رَکعَتَین»، سپس خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رسیده و قصه را تعریف کرد. حضرت فرمود: «خدا را سپاس که همچون شما شکیبایانی را در میان امت من نیز قرار داده است»؛ «ألحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلَ مِن اُمَّتِی مِثلَ صابِرَهِ بَنی إسرائیل»(1).

7. نقل است که جابر بن عبد الله در زمان حفر خندق، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را به مهمانی دعوت کرد و گوسفندی ذبح کرد. وی دو فرزند داشت؛ یکی از دیگری پرسید: «بابا چگونه


1- . مسکن الفؤاد، ص 67.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه