درآمدی بر اخلاق پزشکی در اسلام صفحه 102

صفحه 102

1- . همان، ج62، ص6. سعدی در بوستان این ماجرا را چنین آورده است: یکی در بیابان سگی تشنه یافت کله دلو کرد آن پسندیده کیش به خدمت میان بست و بازو گشاد خبر داد پیغمبر از حال مرد الا گر جفاکاری، اندیشه کن کسی با سگی نی-کویی گ-م نک-رد برون از رمق در حیاتش نیافت چو حبل اندر آن بست دستار خویش سگ ناتوان را دمی آب داد که داور گناهان از او عفو کرد وفا پیش گیر و کرم پیشه کن کج-ا گ-م ش-ود خی-ر ب-ا نی-ک­م--رد

2- . رسائل فقهی، ص 118.

عظمت قابل مقایسه با دیگر جانداران نیست درک کرد. ضمنا این حقیقت هم اثبات می شود که هر فرد وجامعه ای برای حیات انسانی ارزش و احترامی قائل نشود، آن فرد و جامعه هر ادعایی که در بارۀ رشد و کمال داشته باشد، جز دروغ و فریب و به مسخره گرفتن دیگران چیز دیگری در بر ندارد.»(1)

پزشکی و حفظ حیات

تاکنون درباره ارزش حیات همه جانداران و ­به­ویژه انسان، به جهت دارا بودن روح الهی سخن گفتیم. اکنون به نقش علم پزشکی در حفظ و بقای حیات انسان باز می­گردیم و جایگاه پزشک را در درمان بیمار، که در فرهنگ دینی از آن به شفا تعبیر می­شود، و همچنین نجات بیمار از مرگ، که حیات­بخشیدن و احیای اوست، از منظر آیات شریفه قرآن کریم مورد بررسی قرار می­دهیم:

1- شفای بیمار

قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام، خداوند را چنین معرفی می کند: "وَ الَّذِی هُوَ یطْعِمُنِی وَ یسْقِینِ وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفِینِ: او کسی است که مرا غذا دهد و سیراب کند و چون بیمار شوم شفایم بخشد." (2)

روشن است که مراد از شفای الهی در این آیه، درمان بیماری از طریق معجزه و کرامت و امور خارق­العاده نیست، بلکه مراد از آن، نظام طبیعی درد و درمان است که خداوند برای احساس

بیماری و شناخت داروی آن در وجود آدمی قرار داده، تا بقای نوع بشر تضمین شود. چنانکه مراد از "اطعام" و "سقایت" که پیش از "شفا" آمده، نظام عادی تغذیه است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه