- اشاره 1
- مقدمه 2
- دو دیدگاه در اخلاق 8
- واژه های اخلاقی در قرآن 19
- بهداشت تغذیه 57
- بهداشت جنسی 64
- بهداشت محیط 66
- حق حیات انسان 96
- حق حیات حیوانات 99
- پزشکی و حفظ حیات 102
- برترین فضیلت 113
- تقوا در کلام امام علی علیه السلام 128
- تقوا، مصونیت است نه محدودیت 131
- ارتباطات انسان 138
- ارتباط پزشک و بیمار 139
- مراجعه به همجنس 140
- لمس بدن بیمار 143
- درمان با حرام 144
- مواسات 151
- انفاق 152
- رابطه احسان و تقوا 158
- بِرّ و نیکی 159
- خیرخواهی 161
- خیر رسانی 163
- خدمتگزاری 164
- امانت داری و ایمان 176
- امانت داری نسبت به خود 183
- امانت داری در برابر خدا 184
- امانت داری در برابر خانواده و جامعه 185
- بسترهای امانت داری 187
- امانتداری، عامل رفاه جامعه 188
- اموال عمومی 190
- رعایت صرفه و صلاح 191
- مسئولیت درمان 195
- منابع انسانی 195
- مسئولیت پذیری 196
- رعایت اهلیت در مسئولیت 197
- کیفیت کار 200
- آسیب کم کاری 203
- اسرار بیماران 207
- جسم بیماران 209
- ناموس بیماران 210
- حقیقت گویی 212
1- . همان، ج62، ص6. سعدی در بوستان این ماجرا را چنین آورده است: یکی در بیابان سگی تشنه یافت کله دلو کرد آن پسندیده کیش به خدمت میان بست و بازو گشاد خبر داد پیغمبر از حال مرد الا گر جفاکاری، اندیشه کن کسی با سگی نی-کویی گ-م نک-رد برون از رمق در حیاتش نیافت چو حبل اندر آن بست دستار خویش سگ ناتوان را دمی آب داد که داور گناهان از او عفو کرد وفا پیش گیر و کرم پیشه کن کج-ا گ-م ش-ود خی-ر ب-ا نی-کم--رد
2- . رسائل فقهی، ص 118.
عظمت قابل مقایسه با دیگر جانداران نیست درک کرد. ضمنا این حقیقت هم اثبات می شود که هر فرد وجامعه ای برای حیات انسانی ارزش و احترامی قائل نشود، آن فرد و جامعه هر ادعایی که در بارۀ رشد و کمال داشته باشد، جز دروغ و فریب و به مسخره گرفتن دیگران چیز دیگری در بر ندارد.»(1)
پزشکی و حفظ حیات
تاکنون درباره ارزش حیات همه جانداران و بهویژه انسان، به جهت دارا بودن روح الهی سخن گفتیم. اکنون به نقش علم پزشکی در حفظ و بقای حیات انسان باز میگردیم و جایگاه پزشک را در درمان بیمار، که در فرهنگ دینی از آن به شفا تعبیر میشود، و همچنین نجات بیمار از مرگ، که حیاتبخشیدن و احیای اوست، از منظر آیات شریفه قرآن کریم مورد بررسی قرار میدهیم:
1- شفای بیمار
قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام، خداوند را چنین معرفی می کند: "وَ الَّذِی هُوَ یطْعِمُنِی وَ یسْقِینِ وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفِینِ: او کسی است که مرا غذا دهد و سیراب کند و چون بیمار شوم شفایم بخشد." (2)
روشن است که مراد از شفای الهی در این آیه، درمان بیماری از طریق معجزه و کرامت و امور خارقالعاده نیست، بلکه مراد از آن، نظام طبیعی درد و درمان است که خداوند برای احساس
بیماری و شناخت داروی آن در وجود آدمی قرار داده، تا بقای نوع بشر تضمین شود. چنانکه مراد از "اطعام" و "سقایت" که پیش از "شفا" آمده، نظام عادی تغذیه است.