- مقدمه 1
- اشاره 4
- وقتی کارهای ما بر ضد خودمان می شود 5
- مراحل سه گانه ی زندگی 7
- مشخصات جوانان 9
- انتخاب بزرگ 10
- خیانت به جوانی 12
- وسعت روح انسان 14
- کودکان سالمند 19
- انتخاب واقعی 21
- ابعاد متضاد روح جوان 25
- دین داری؛ انتخاب بزرگ انسان 31
- ریشه ی یأس 33
- اشاره 37
- خودم بدون بدنم 39
- می بینیم که می میریم 40
- روح انسان؛ فوق زمان و مکان 41
- سیر روح به طرف خوبی ها 43
- ارتباط با دنیایی وسیع تر 44
- مرگ، ابتدای نشاط 46
- غم عصر جمعه 48
- خود حقیقی، دریچه ی ارتباط با حقایق 49
- اشاره 52
- هرکس بدنش را در اختیار بگیرد، زنده تر است 53
- چگونگی حاکمیت روح بر بدن 58
- نتایج حاکمیت روح بر بدن 60
- ورزش؛ دریچه ی کنترل امیال 61
- ورزش و تقویت اراده 62
- ورزش؛ عامل سیر به عالَم معنا 65
جوان آن است که انتخاب های بزرگ داشته باشد و اگر مطابق جوانی اش انتخاب نکرد، در تمام عمر به جوانی اش خیانت کرده است. از طرفی ملاحظه کردید که اگر انسان به سنّ پیری رسید، دیگر نمی تواند انتخاب های بزرگ داشته باشد؛ هر چند می تواند از انتخاب های بزرگ دوران جوانی اش در مرحله ی پیری نیز استفاده کند و در پیری هم جوان بماند، ولی در سن پیری دیگر به راحتی نمی تواند انتخابی بزرگ داشته باشد.
مصداق انسانی که در پیری هم جوان مانده بود را در حضرت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» ملاحظه می کردید. وقتی خبرنگار چک اسلوواکی(1)
با حضرت امام در نوفل لوشاتو مصاحبه کرده بود، پس از مصاحبه اقرار می کند: «روحیه ی این انسان، مثل یک جوان بیست و چهارساله است». یعنی روحیه ای پر از حرارت و امیدوار به آینده. زیرا حضرت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» در مرحله ی جوانیِ خود یک انتخاب بزرگ داشته اند و چون انتخابشان در جوانی بزرگ بوده در دوره پیری هم با همان روحیه ی جوانی به سر می برند، امّا برعکس؛ اگر به زندگیِ انسان هایی که در سن چهل یا پنجاه سالگی پوسیده اند، خوب نظر کنیم می بینیم که این ها در جوانی، به واقع آنچه را در شأن یک انسان جوان بوده انجام نداده اند و از آن انتخاب