- مقدمه 1
- اشاره 4
- وقتی کارهای ما بر ضد خودمان می شود 5
- مراحل سه گانه ی زندگی 7
- مشخصات جوانان 9
- انتخاب بزرگ 10
- خیانت به جوانی 12
- وسعت روح انسان 14
- کودکان سالمند 19
- انتخاب واقعی 21
- ابعاد متضاد روح جوان 25
- دین داری؛ انتخاب بزرگ انسان 31
- ریشه ی یأس 33
- اشاره 37
- خودم بدون بدنم 39
- می بینیم که می میریم 40
- روح انسان؛ فوق زمان و مکان 41
- سیر روح به طرف خوبی ها 43
- ارتباط با دنیایی وسیع تر 44
- مرگ، ابتدای نشاط 46
- غم عصر جمعه 48
- خود حقیقی، دریچه ی ارتباط با حقایق 49
- اشاره 52
- هرکس بدنش را در اختیار بگیرد، زنده تر است 53
- چگونگی حاکمیت روح بر بدن 58
- نتایج حاکمیت روح بر بدن 60
- ورزش؛ دریچه ی کنترل امیال 61
- ورزش و تقویت اراده 62
- ورزش؛ عامل سیر به عالَم معنا 65
کنید. نه این که صرفاً هدف از تمرینات این باشد که بدنتان خوش ترکیب و خوش اندام شود. کسی که ورزش می کند تا اندام زیبا پیدا کند و در راستای رسیدن به وارستگی و حاکمیت بر امیال خود ورزش نمی کند، این آدم پس از مدّتی اندامش به هم می ریزد و وقتی 50 ساله شد از آن همه ورزش و تمرینی که داشت هیچ بهره ای نخواهد برد. شاید بگویید چون دیگر ورزش نمی کند این شکلی شده است. درست می گویید ولی باید روح او در حین تمرینات طوری آماده می شد که وقتی در سن 50 سالگی می خواهد غذا بخورد براساس حاکمیت روحی غذا بخورد که بدنِ مناسبِ مدیریت روح، مدّ نظرش باشد و نه بدنی که هرچه خواست بخورد و هر چقدر خواست بخوابد.
اگر روحتان در میدان باشد و به تحرک و پرواز معنویِ خود نظر داشته باشد آنچنان بزرگ و با همّت می شود که ناخودآگاه غذایی را که می خورد، در بدنش بر اساس ماهیت روح اش تنظیم و تقسیم می شود. روحی که جهت دارد، به هر عضوی به اندازه ی مناسب غذا می رساند، ولی وقتی روح جهت نداشته باشد در تنظیم غذا بین اعضاء کاری از پیش نمی برد، به همین جهت ملاحظه می کنید یک دفعه گردنِ طرف بسیار نازک و شکمش بزرگ شده است.
اگر روح انسان از هوس ها آزاد شد و توانست مدیریت خود را بر بدن خود اِعمال کند به هر عضو که بیشتر فعالیت داشت غذای