- مقدمه 1
- اشاره 4
- وقتی کارهای ما بر ضد خودمان می شود 5
- مراحل سه گانه ی زندگی 7
- مشخصات جوانان 9
- انتخاب بزرگ 10
- خیانت به جوانی 12
- وسعت روح انسان 14
- کودکان سالمند 19
- انتخاب واقعی 21
- ابعاد متضاد روح جوان 25
- دین داری؛ انتخاب بزرگ انسان 31
- ریشه ی یأس 33
- اشاره 37
- خودم بدون بدنم 39
- می بینیم که می میریم 40
- روح انسان؛ فوق زمان و مکان 41
- سیر روح به طرف خوبی ها 43
- ارتباط با دنیایی وسیع تر 44
- مرگ، ابتدای نشاط 46
- غم عصر جمعه 48
- خود حقیقی، دریچه ی ارتباط با حقایق 49
- اشاره 52
- هرکس بدنش را در اختیار بگیرد، زنده تر است 53
- چگونگی حاکمیت روح بر بدن 58
- نتایج حاکمیت روح بر بدن 60
- ورزش؛ دریچه ی کنترل امیال 61
- ورزش و تقویت اراده 62
- ورزش؛ عامل سیر به عالَم معنا 65
1- حضرت می فرمایند: لَنَقْلُ الصَّخْرِ مِنْ قُلَلِ الْجِبالِ احَبُّ الَیَّ مِنْ مِنَنِ الرِّجالِ یَقولُ النّاسُ لی فِی الْکَسْبِ عارٌ فَانَّ الْعارَ فی ذُلِّ السُّؤالِ برای من سنگ کشی از قلّه های کوه (یعنی چنین کار سختی) گواراتر و آسان تر است از این که منّت دیگران را به دوش بکشم. به من می گویند: در کار و کسب ننگ هست، و من می گویم: ننگ این است که انسان مالی نداشته باشد و از دیگران بخواهد. (دیوان أمیرالمؤمنین علیه السلام. میبدی، حسین بن معین الدین ص 340)
وقتی روح انسان بزرگ شد دیگر عمل زشت و حرام انجام نمی دهد، چون پوچی و بیهودگیِ این نوع کارها را می فهمد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ شَهَواتُهُ»(1) آن که نفسش برایش عزت و شرف داشته باشد و احساس شرافت و کرامت برای نفس خود بکند، شهوات در نظرش خوار است. یعنی اگر کرامت نفس در انسان پیدا شود، شهوت پرستی را رها می کند. کرامت نفس انسان را متوجه خودی می کند که دارای مقامی عالی است و مبرا از این است که خود را به چیزهای پست آلوده کند.
ورزش؛ عامل سیر به عالَم معنا
اگر ورزش کردن مبنای فکری نداشته باشد و فقط بر اساس تحریک خیالات انجام شود، آن نتیجه ی عالی را به دنبال ندارد، ولی اگر انگیزه ی شما در ورزش کردن تمرکز و حاکمیت بر بدنتان بود و بدن با تمرکز و تمرینات ورزشی، حکومت روح را پذیرفت، روحتان به راحتی می تواند با عالم غیب و معنویت ارتباط پیدا کند. این که روح حضرت علی علیه السلام می توانست به راحتی با عالم غیب و معنویت ارتباط پیدا کند به آن جهت بود که حضرت حاکم بر بدن خود بودند. و جسم حضرت و میل های بدن دائماً ایشان را به طرف