- مقدمه ناشر 1
- اشاره 6
- فصل اوّل: گر در بیان چهار قوه عقل و شهوت و غضب و وهم 6
- فصل دوّم: لذت و الم هر یک از چهار قوه 7
- فصل سوّم: در بیان چهار صفت حکمت وعدالت و شجاعت و عفت 8
- فصل چهارم: در بیان چهار صفت جهل و جور و جبن و شره 10
- فصل پنجم: در بیان دو جنس رذیله که در برابر هر صفت نیکی است 11
- مقام اوّل: در بیان عدالت و اقسام آن 13
- اشاره 13
- مقام دوّم: در بیان رذیله قوه عاقله 14
- مقام سوّم: در بیان صفات رذیله و حمیده غضبیه 22
- مقام چهارم: در بیان رذائل و فضائل شهویه 69
- اشاره 69
- فصل عطاها و انفاقات 96
- مقام پنجم: رذائل و فضائل متعلق به سه قوه یا دو قوه 108
- اشاره 108
- تتمیم: 205
پس باید دوست خدا شبخیز باشد،و در دلهای شب مشغول به نماز و دعا و مناجات باشد و چنان باشد که حافظ گفته:
رود بخواب دو چشم از خیال تو هیهات
بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک
ششم:بر هیچ چیز از امور دنیویّه که از دست او بیرون رود تأسف نخورد و محزون نگردد.
هفتم:آنکه بر همۀ بندگان خدا مهربان باشد چه محبّ دوست دارد دوستان و منسوبان محبوب خود را؛مشهور است که مجنون سگی را در کوی لیلی دید،بر دور او می گردید و با او عشق می ورزید.
هشتم:آنکه از هیبت و عظمت الهی خائف باشد.
نهم:آنکه محبّت خود را پوشیده دارد و اظهار نکند،و نزد مردمان به دعوی آن برنیاید.
تتمیم:
باید دانست که کسی که به مقام انس رسید طالب خلوت و عزلت می گردد،و چه مصاحبت مردمان دل او را از توجّه تام به خدا مشغول می سازد؛و گاه باشد که بعضی از علماء مخالطۀ با مردم را بر خلوت و گوشه گیری ترجیح دهند به سبب اخباری که در مدح الفت با مردمان وارد شده؛پس باید این مقام را بیان نمائیم:
گوئیم تفصیل این مقام آن است که ظاهر کلمات جمعی از علماء چنان است که عزلت و گوشه گیری افضل از الفت با مردم است،به جهت اخباری که در مدح عزلت رسیده،و به سبب