- مقدمه ناشر 1
- اشاره 6
- فصل اوّل: گر در بیان چهار قوه عقل و شهوت و غضب و وهم 6
- فصل دوّم: لذت و الم هر یک از چهار قوه 7
- فصل سوّم: در بیان چهار صفت حکمت وعدالت و شجاعت و عفت 8
- فصل چهارم: در بیان چهار صفت جهل و جور و جبن و شره 10
- فصل پنجم: در بیان دو جنس رذیله که در برابر هر صفت نیکی است 11
- مقام اوّل: در بیان عدالت و اقسام آن 13
- اشاره 13
- مقام دوّم: در بیان رذیله قوه عاقله 14
- مقام سوّم: در بیان صفات رذیله و حمیده غضبیه 22
- اشاره 69
- مقام چهارم: در بیان رذائل و فضائل شهویه 69
- فصل عطاها و انفاقات 96
- اشاره 108
- مقام پنجم: رذائل و فضائل متعلق به سه قوه یا دو قوه 108
- تتمیم: 205
سوّم غضب است که مانند شحنۀ (1)شهر تیز و بی باک و شریر است،و پیوسته خواهد که پادشاه فریب او خورده بآنچه گوید عمل کند و فرمان عقل را اطاعت ننماید.
چهارم وهم است که شغل او مکر و حیله و خیانت و تلبیس و فتنه است،و می خواهد که سلطان مملکت بدن مطیع او باشد.
و بدان نیز که پیوسته مملکت بدن میدان محاربۀ ایشان است تا اینکه غلبۀ کلّیه از برای یکی از این قوی حاصل شود و دیگران مقهور حکم او گردند،و منشا نزاع،قوّۀ عاقله است که مانع سایر قوی می شود از آنکه آثار خود را بظهور رسانند؛امّا آن سه قوّۀ دیگر را با هم نزاعی نیست از آن جهت که هیچیک بخودی خود منکر فعل دیگری نیستند مگر به اشارۀ عقل.
فصل دوّم: لذت و الم هر یک از چهار قوه
بدانکه از برای هریک ا این چهار قوّۀ متقدّمه لذّت و المی است؛لذّت عقل در علم و معرفت و المش در جهل و حیرت است.و لذّت غضب در غلبه و تسلّط و المش در خلاف آن است.و همچنین شهویّه و وهمیّه،لذّت هریک در چیزی است که مقتضای طبیعت و جبلّت آن است و المش در خلاف آن است؛و بالاترین لذّتها لذت عقلیه است،و باید دانست که از برای انسان اگرچه قوی و جوارح بسیار است و لکن همه آنها
1- 1) -داروغه و مامور انتظامات شهر