ارزش عمر و راه هزینه آن (مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان) صفحه 135

صفحه 135

1- کافی: 36/5، باب الدعاء الی الاسلام قبل القتال، حدیث 2؛ «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لَمَّا وَجَّهَنِی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِلَی الْیَمَنِ قَالَ یَا عَلِیُّ لَاتُقَاتِلْ أَحَداً حَتَّی تَدْعُوَهُ إِلَی الْإِسْلَامِ وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عز و جل عَلَی یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَکَ وَلَاؤُهُ.»

داشته باشم تا کار خیری کنم، اما ندارم. لذا وقتی نان می گیریم و مقداری زیاد می آید، کنار می گذارم، به همه سفارش کرده ام که نان هایی که زیاد می آورید، به من بدهید. آنها را نیز جمع می کنم، ده سال است که ساعت پنج صبح به اینجا می آیم.

پرنده ها و ماهی ها همه جمع می شوند، یعنی دیگر مرا می شناسند، به آنها غذا می دهم. به پروردگار گفته ام: من که پولی ندارم تا به انسان ها کمک کنم، اما به سراغ حیوانات می روم، این کار من است.

بعد پرسید: تو چه کاره هستی؟ گفتم: روحانی. گفت: در اصفهان چه کار می کنی؟ گفتم: اینجا آمدم که ده روز منبر بروم و روضه بخوانم. بعد او را بوسیدیم و رفتم. این ها کار ارزشی است.

شکرگزاری با خدمت به خلق و مخلوقات

استخوان های آبگوشت خانۀ خود را برداریم و جلوی سگ های گرسنه بیاندازیم، این را خدا دوست دارد. خدا به استخوان کار ندارد، به آن سگ نیز کاری ندارد، به این عمل ارزشی عنایت دارد.

به مستحق پولی بده، سلامی کنی، احوالی از او بپرسی. کسی که در خیابان دارد می رود، چهره اش گرفته است، بایستی و سلام کنی و مشکل او را حل کنی.

ممکن است عصبانی باشد و بگوید: به تو چه؟ بگوییم: چون من ممکن است از دستم بر آید که غصّۀ تو را برطرف کنم.

یا شما مردان! طوری به خانه بروید که وقتی در می زنید و در را باز می کنند، وارد خانه می شوید، خانواده شما را ببینند، لذت ببرند، نمی خواهد چیزی در دست شما باشد، البته اگر باشد، چه بهتر، اما با حالی وارد خانه شوید که وقتی همسر و فرزند، شما را ببینند، لذت ببرند. این را خدا خوشش می آید. برای شما عبادت است و ثواب صدقۀ در راه خدا را دارد.(1)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه