ارزش عمر و راه هزینه آن (مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان) صفحه 14

صفحه 14

حکایتی از مؤلف

روزی آراسته و خوش چهره، قبل از منبر آمد و کنار من نشست، گفت: چند دقیقه به حرف من گوش می دهید؟ گفتم: بله. گفت: من چند سال است که به تمام روحانیّت فحش می دهم. گفتم: تو مرا کجا دیده ای؟ گفت: در تلویزیون شما را دیده ام. آن زمان می خواستم تلویزیون را روی سرم بشکنم، چون شما را نمی شناختم. اما الان آمده ام تا به شما بگویم که مرا ببخشید، من اشتباه می کردم.

آن مایه ای که پروردگار در آنها گذاشته است، با محرم و صفر و تشکیل این جلسات با ارزش، آنها را برمی گرداند. این شعر را برای آنها می خوانم. خیلی شعر پرقیمتی است. برای جوان ها می خوانم، چون فطرت آنها پاک است. گاهی موج آنها را می برد، اما خدا از درون آنان، تلنگری به آنها می زند تا برگردند:

ای غزالی گریزم از یاری که اگر بد کنم نکو گوید

مخلص آن شوم که عیبم را همچو آینه رو به رو گوید

نه که چو شانه به پشت سر رفته و مو به مو گوید(1)

از دوستی که کارهای بد مرا دست بزند و بارک الله بگوید، فرار می کنم، چون چنین شخصی خائن است.

یکی از دعاهای حضرت رسول صلی الله علیه و آله این بود:

الهی! کسی را که در میان بندگان خود دوست داری به من بنمایان، تا من تنهای از این خوبان نمیرم.(2) اما دومین نفر، اسمش صدیق است. لفظ صدیق در قرآن نیز آمده است. صدیق کیست؟ کسی که پیوسته مواظب شماست که پای شما در گناه نلغزد. چنین شخصی برای تو حالت هشدار دهنده دارد، چون نمی خواهد تو را آلوده به گناه


1- (18) - محمد غزالی.
2- (19) - مستدرک الوسائل: 293/5، باب 5، حدیث 5896؛ «النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ یَا رَبِّ وَدِدْتُ أَنِّی أَعْلَمُ مَنْ تُحِبُّ مِنْ عِبَادِکَ فَأُحِبَّهُ فَقَالَ إِذَا رَأَیْتَ عَبْدِی یُکْثِرُ ذِکْرِی فَأَنَا أَذِنْتُ لَهُ فِی ذَلِکَ وَ أَنَا أُحِبُّهُ وَ إِذَا رَأَیْتَ عَبْدِی لَایَذْکُرُنِی فَأَنَا حَجَبْتُهُ وَ أَنَا أُبْغِضُهُ.»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه