ارزش عمر و راه هزینه آن (مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان) صفحه 236

صفحه 236

1- نمل (27):55؛ «بلکه شما گروهی نادان هستید.»

2- زر آبادی، سیدموسی (1294-1353 ق)، عالم ربانی و متأله قرآنی، جامع معقول و منقول. پدر وی سیدعلی زرآبادی قزوینی از عالمان وارسته و فاضل و اهل معانی و حقایق بود. نسب سید به شهید اهل البیت، زید بن علی بن الحسین علیه السلام می رسد. سیدموسی در قزوین و تهران به تحصیل علوم معقول و منقول پرداخت و به مراتب عالی این علوم دست یافت. گفته اند وی در کار تحصیل علم همتی والا و تلاشی بسیار داشت. استادان او در تهران عبارت بودند از: میرزا حسن کرمانشاهی، سید شهاب الدین شیرازی، شیخ علی نوری حکمی و شیخ فضل الله نوری. سید در علوم غریبه و فنون محتجبه یکی از استادان مسلم و کاملان متبحر بوده است و در مراحل تقوی و تهذیب نفس و سلوک شرعی نیز از نخبگان عصر خود بود، لیکن استادان و مربیان او در این موارد، شناخته نیست. مرحوم زرآبادی یکی از سه رکن عمدۀ «مکتب تفکیک» در سدۀ چهاردهم اسلامی است. دو رکن دیگر آن یکی میرزا مهدی اصفهانی و دیگری شیخ مجتبی قزوینی خراسانی است. مکتب تفکیک یعنی مکتب جداسازی سه راه و روش معرفت: راه و روش قرآنی، راه و روش فلسفه و راه و روش عرفانی. سید موسی زرآبادی در روز دوم ماه ربیع الثانی 1353 ق از این جهان به دیار باقی رخت برکشید و پیکر او را در صحن امامزاده حسین علیه السلام در قزوین به خاک سپردند. دایره المعارف تشیع: 459/8.

3- اصفهانی، میرزا مهدی بن اسماعیل غروی (اصفهان، 1353 مشهد، 1356 ق)، از علمای معقول و منقول و دارندۀ مکتبی خاص در معارف الهیه. در اصفهان در میان خاندان مشایخ بیدآباد متولد شد و پس از تحصیل در محضر پدر خویش و آقا سیدمحمدباقر درچه ای و آخوند کاشانی و جهانگیرخان قشقائی، به عتبات رفت و به توصیۀ حاج آقارحیم ارباب به خدمت آقا سیداسماعیل صدر رسید. پس از آنکه چندی در حوزۀ آخوند خراسانی و آقا سیدمحمدکاظم یزدی حضور یافت، حسب الامر آقای صدر به حوزۀ میرزا نائینی وارد شد و روزانه بر سر درس میرزا در فقه و اصول حضور یافت و مبانی شیخ انصاری را که به توسط میرزا شیرازی تهذیب یافته و از طریق آقا سیدمحمد فشارکی به میرزا نائینی رسیده بود فراگرفت و به اجتهاد رسید. اما در مراتب سلوک از همان بدو ورد به عتبات در تحت تربیت آقای صدر که از خواص اصحاب آخوند ملافتحعلی عراقی می بود در آمد و آنگاه با آقا سیداحمد کربلائی و آقا شیخ محمد بهاری که هر دو از بزرگان اصحاب آخوند ملاحسینقلی همدانی بودند آمیزش یافت و نیز با جمعی دیگر از اهل سلوک همچون آقا سیدعلی قاضی و آقا سیدجمال گلپایگانی که در درس میرزای نائینی شریک وی بود انس گرفت و در وادی سیر روحانی آن جمع وارد شد. پس از مدتی اعتکاف در مسجد سهله و مکاشفه ای که به وی دست داد، جزوه هایی را که در حین اشتغال به فلسفه و عرفان نوشته بود در شط کوفه انداخت و مکتبی جدید در معارف ربوبی مبتنی بر قرآن و احادیث پدید آورد که بعداً تنی چند از شاگردانش آن را به کمال رساندند. برخی از آثار او عبارتند از: ابواب الهدی، الجنات الرضویه، غایه المنی، الصوارم العقلیه، اعجاز قرآن، معارف قرآن، مصابیح الهدی در فقه. برخی از شاگردان او عبارتند از: شیخ هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ حسینعلی راشد، شیخ محمدکاظم دامغانی، سید حسین قاضی طباطبایی. دایره المعارف تشیع: 225/2.

4- عالم ربّانی، حکیم زاهد الهی، و متألّه بزرگ قرآنی، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (1318-1386 ه. ق).

5- الهیان، علی اکبر بن محمد تقی تنکابنی قزوینی (ح 1308 ق - 1380 ق / 1339 ش) از اهل سلوک، در قزوین متولد شد و تا 1322 ق که پدرش حیات داشت در آن شهر تحصیل کرد. در 1323 ق به تهران رفت و بعد از تحصیلی چند عزم نجف کرد و مدتی کوتاه به درس آخوند خراسانی حاضر شد. قزوین بازگشت و به محضر آقا سیدموسی زرآبادی که از اجلۀ اهل سلوک بود به تهذیب نفس پرداخت. در 1345 ق به رامسر رفت و از آن پس عمر خویش را بیشتر به مسافرت می گذراند تا در اواخر حیات که در طالقان بود مریض شد و سرانجام در تهران درگذشت. کراماتی از او نقل کرده اند. دایره المعارف تشیع: 326/2.

و اهل بیت علیهم السلام - را برای تشخیص حقایق مانند ترازو می دانیم.

فلاسفه می گویند:

جهل، امری عدمی است؛ یعنی نبود عقل است. عقل امر وجودی است؛ یعنی ارزش و وزن دارد. پروردگار عالم در قیامت جهل را که امری عدمی است، چگونه با ترازوی قیامتی خود وزن کند؟ چیزی نیست که وزن شود، عدم است، یعنی نبوده و نیست. نبودن که قابل کشیدن نیست.

ایمان، فضیلت، اخلاق و عمل صالح قابل کشیدن و وزن است، ولی شخصی بی دین و لاییک در روز قیامت چیزی ندارد که خدا وزن کند. کسی که وارد قیامت می شود، اما نماز ندارد، نمازِ نداشته را بکشند؟ چیزی که نیست را چگونه در ترازو بگذارند؟ هست را در ترازو می گذارند و وزن می کنند. همه چیز بی دین، عدم است، لذا:

«فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً»(1)

اتصال همه جانبه به پروردگار

پس معلوم شد نظام استوار و حکیمانه، خدا، قرآن، پیغمبر صلی الله علیه و آله و عقل که گیرندۀ مایه های معارف است. این مایه ها باید ابتدا نفس را تزکیه کند و انسان را وارد منزل «یقظه» یعنی بیداری کند، در آن بیداری سیاهی های نفس را ببیند و شروع به پاک کردن آنها کند.

نخستین سیاهی نفس، کبر است، یعنی ایستادن در برابر حضرت حق؛ که به خداوند بگوید: رابطۀ تو و من، نه رابطۀ مالک و مملوکی است، نه رب و مربوب.

ممکن است متکبر این حرفها را نزند، اما در عمل دارد می گوید: تو چرا به من امر می کنی؟ من نیز برای خودم کسی هستم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه