ارزش عمر و راه هزینه آن (مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان) صفحه 82

صفحه 82

1- الکامل فی التاریخ؛ ابن الأثیر: 287/4؛ «ذکر خبر عبید الله بن الحر ومقتله.»

2- موسوعه کلمات الإمام الحسین علیه السلام: 530-531 ش «أبو إسحاق الإسفراینی: وروی أن الحر؛ جاء الحسین علیه السلام؛ مع ولده، وحمل ولده علی القوم حتی قتل فاستبشر أبوه فرحا، ثم برز الحر حتی قتل، واجتزوا رأسه، ورموه نحو الإمام، فوضعه فی حجره، وهو یبکی ویمسح الدم عن وجهه ویقول: والله! ما أخطأت أمک إذ سمتک حرا، فأنت والله! حر فی الدنیا وسعید فی الآخره.»

پایان عمر کافر و مؤمن

اما جملۀ دوم؛ این جمله در «صحیفۀ سجادیه» از وجود مبارک امام زین العابدین علیه السلام است:

«عَمِّرنِی ما کان عُمُری بِذلَهً فِی طاعَتِک»(1)

خدایا! به من عمر بده، مرا نگاه دار تا بمانم. تا چه وقت؟ تا زمانی که لباس بندگیِ تو در تن من است. بمانم که بنده باشم، چون اگر کسی بماند و بنده نباشد، تمام عمرش دارد خسارت می دهد. تا به جایی می رسد که در روز قیامت فریادش بلند می شود:

«یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً»(2)

این آخرین آیۀ سورۀ مبارکۀ نبأ است. ای کاش خاک بودم و خدا اصلاً مرا به وجود نمی آورد؛ یعنی از تمام عمر خیش پشیمان، رنجیده، ناراحت و متنفر است.

اما شما در قیامت چه می گویید؟ شما خود، محصولات عمر، پرونده و جایگاه خود را که می بینید، در نهایت حرف شما این است که از عمق دل فریاد می زنید:

«وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»(3)

خدا را شکر که ما را خلق کرد و به ما عمر و دین داد که ما در دنیا بندۀ او بودیم.

خدا را شکر که ما را زنده کرد و به قیامت آورد و وارد بهشت کرد. خدا را شکر که چه رفقایی در اینجا به ما داده است:

«وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً»(4)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه